معرفی کتاب «منار علم و جهل»
کتاب منار علم و جهل نوشتهٔ سیدمرتضی حسینی شاهترابی است. نشر مهر و دل این ۵ داستان کوتاه از افغانستان را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب «منار علم و جهل»
سیدمرتضی حسینی شاهترابی، عنوان کتاب منار علم و جهل را از بنایی تاریخی در کابل گرفته است؛ بنایی به همین نام. او گفته است که این بنا، یادبود رویارویی تحجر دینی و نوگرایی سیاسی و اجتماعی افغانستان در دوران امانالله خان (پادشاه افغانستان) است.
کتاب حاضر ۵ داستان کوتاه از گزیده داستانهای این نویسنده را در بر گرفته است. نخستین داستان این مجموعه با نام «دریای بیآب» روایت داستانِ کشتهشدن دختری به نام «فرخنده» در خیابانهای کابل است. این داستان کوتاه که برگرفته از فرجام تلخ «فرخنده ملکزاده» در کابل در سال ۱۳۹۳ است، به «ژیلا تقیزاده»، داستاننویس درگذشتهٔ ایرانی تقدیم شده است.
دومین داستان کتاب به نام «ساحل و یاسین» روایت دوستی یک جوانِ مهاجر افغانستانی با جوان ایرانی و مهاجرت او به اروپا است که به «محسن سعیدی»، شاعر مهاجر افغانستان در ایران تقدیم شده است.
سومین داستان با عنوان «سوگند به عصر»، سقوط حکومت ۲۰سالهٔ افغانستان را از ساعت ۱۵ روز شنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ تا ساعت ۱۵ روز یکشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ روایت میکند.
چهارمین داستان این مجموعه با نام «قبر پنجم» به «محمدسرور رجایی»، شاعر و پژوهشگر مهاجر تقدیم شده است. این داستان با دستمایه قراردادن ۴ تصویر از سنگ قبر ۴ شهید مهاجر افغانستانی که در جبهههای جنگ میان ایران و عراق به شهادت رسیدند، سرگشتگی نسل متقدم مهاجر را در مواجهه با مهاجرت روایت میکند.
پنجمین داستان با نام «خونآه»، کوتاهترین داستان کتاب حاضر است. سنگ قبر یکی از شهیدان افغانستانی در جنگ ایران و عراق در این داستان کوتاهْ دستمایهٔ روایت قرار گرفته است.
میدانیم که داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند.
شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد.
نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود.
از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.