«پایت را از روی سینه ام بردار! درد به سینه ام پیچیده است. قفسه ی سینه ام میترکد و استخوان هایش خرد میشود. طاقتم دیگر تمام است. پایت را از روی سینه ام بردار! دیگر تحمل پای کثیفت را ندارم. بگذار نفس بکشم. برو! دیگر چشم هایم طاقت دیدنت را ندارند. دیگر نمیتوانم به اشارهی ابرویت بدوم. برو! دیگر غلامت نیستم….»
آنچه خواندید بند آغازین رمان «گرگهای دوندر» نوشته «احمدضیا سیامک هروی» است که در نهمین دوره جایزه ادبی جلال(بخش ویژه افغانستان) رمان برگزیده معرفی شد.