معرفی کتاب «چار گرد قلا گشتم»
کتاب چارگرد قلاگشتم نوشتهٔ رهنورد زریاب است. انتشارات تاک این رمان معاصر افغانستانی را که در سبک رئالیسم جادویی نوشته شده، روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب «چار گرد قلا گشتم»
کتاب چارگرد قلاگشتم (پایزیب طلا یافتم) به قلم رهنورد زریاب، در ۱۰ بخش نوشته شده و همزمان برشی از زندگی دو شخصیت در مقاطع زمانی مختلف را روایت میکند. بیان زیبا و فصیح نویسنده در این رمان، عامل اصلی ارتباط آسان مخاطب با رمان دانسته شده است.
این کتاب روایت زندگی حکیمان زمانه «دستهای از پسربچههای کوچک» و ساکن در کابل قدیم است که در سنین کودکی توانایی دیدن مواردی سوررئالیستی چون کرامات شهدا را دارند. این حکیمان خردسال پی بردهاند که خداوند گِل حضرت آدم را بر دَروازه بهشت گذاشته و چهل سال باران غم و فقط یک سال باران شادی بر آن باریده و از اینرو غم آدمی بیشتر از شادی او شده است.
روایت دوم کتاب، قصهٔ یک افغانِ مقیم روسیه است که بهدلیل جنگهای داخلی از وابستگانش جدا در کشوری غریب و دور مهاجر میشود. شخصیت داستان در آن دیار شیفتهٔ دختری به نام «گالیا» میشود و بنا بر خواست خودِ دختر برایش اسم افغانستانی انتخاب میکند، اما در آخر دختر با خانوادهاش برای پیداکردن پول خرید یک مغازه در مسکو، به شهر هنگکنگ میروند و راوی سفر این دختر را نقطه زوالش میپندازد. این رمان جنبهٔ تاریخی – فرهنگی داشته و در سبک رئالیسم جادویی و در قسمتهایی سورئالیستی نوشته شده است.
آغاز روایت در هر بخشی از این رمان بهصورت دیالکتیکی صورت گرفته که بر میخورد به شیوهٔ مدرن رماننویسی؛ شیوهای که بهنحوی وافر خواننده را بهسمت متن میکشد و به تفکر وا میدارد. در این رمان بهصراحت دیده میشود که نویسنده با روایتهایی از کابل قدیم، دهههای چهل و پنجاه مدام حسرت گذشتهٔ پایتخت زخمی کشورش را میخورد و از وضعیت اسفبار کنونی کابل مدام در حال شکایت است. نویسنده تصویری از کابل قدیم را در پردهٔ نمایش میگذارد و از جوانمردی و شجاعت مردمان این شهر، دیار شهدا، دیار دوستی و صلح و صفا و دیار کاکهها و عیاران کابل قدیم سخن میگوید.
نام کتاب «چهار گِردِ قلا گشتم؛ پای زیبِ طلا یافتم، پای زیبِ طلا یافتم»، برگرفته از ترانهٔ قدیمی کابل است که از زبان مهاجران افغان مقیم کشور روسیه روایت میشود. همهٔ بخشهای این رمان به زاویهدید شخص اول در زمان حال جاری روایت میشود که از دیگر مشخصههای داستاننویسی مدرن است و رمان را قویتر نشان داده است. رهنورد زریاب از مسائل سیاسی بهگونه آشکار نه، بلکه بهگونهای استعارهای و در لابهلای روایت رمان یاد کرده است.