این کتاب همانند کتاب «لبخند شیطان» روایتی از مصیبتهای جنگ، مهاجرت و بیوطنی و پیامدهای غمانگیز آن است که در قالب داستان با قلم سحرآمیز و دلنشین زندهیاد ارغند بیان گردیده است.
«سفر پرندهگان بیبال» با آوردن نمونه و مثال از زندگی یک خانوادۀ مرد چندزنه و هوس باز که سمبول خانوادههای بیشماری از این نوع است و غمها و دردها و ستمهای که بر زن و دختر در جامعۀ مصیبتزدۀ ما تحمیل میگردد، آغاز میشود.
کتاب حکایتگر ضمنی یک دورۀ از حوادث تاریخ غمبار وطن است که روابط طبیعی عاطفی در چوکات عشق و عاشقی و از خودگذری آن را رنگین میسازد.
قهرمانان داستان برای نجات از مصیبتهای جنگ و به امید رسیدن به زندگی بهتر، راهی “ملکهای پایان” شده که نه برآمده از وطن در چنگال جلابان و جلادان جهادی و قیمهای عربی و پاکستانی آنها اسیر، از هم جدا و بعد از تحمل دردها و مصیبتهای بیشمار هریک به گونهیی دردانگیز در بیوطنی و مصیبت، جان میدهند.
یکی از نکات اصلی غم انگیز بیان شده در کتاب که میتوان آن را هستۀ اصلی داستان دانست؛ “تجارت بر سر زنان” آواره و مهاجر افغان است که توسط عربهای خرپول مدافع جهاد و ایادی پاکستانی و افغانی آنان که به نام “قوماندانان” بر حیات و ممات مردم مسلط شده اند، صورت میگیرد.
افتضاح “تجارت” بر زنان مهاجر و بیوههای جنگ پناهگزین در کمپهای مهاجرین در پاکستان در نخستین سالهای جهاد و جنایت آغاز گردید و تا حال به شکلی از اشکال ادامه دارد که روسیاهی تاریخی را برای رهبران جهادی بارآورده است.