رمان «دختران خاک»

رمان «دختران خاک»

معرفی کتاب

«‌‌زن بودن‌ تقدیری است که سایه‌ی سنگینش را بر‌ سر دختران خاک ‌گسترده است. دخترانی که ‌پذیرای تقدیر‌ند و خوشبختی را‌ فقط در قامت تقدیر ‌می‌بینند. اما تقدیر بی‌رحم است و مرگی زودهنگام بر آنان ارزانی می‌دارد. مرگ‌های‌ فاجعه‌باری که والدین‌شان را ‌رنج می‌دهند. آن‌ها دو سال تمام می‌کوشند تا بر این رنج غالب شوند. اما همین که با مرگ دختران‌شان کنار می‌آیند، ناگهان آنان را زنده می‌یابند. دخترانی که دو سال گم بودند، کجا بودند و چه بر سرشان آمده بود؟ آیا آنها همان دختران معصوم هستند یا‌ هیولاهایی بد‌نام‌؟ والدین‌ داغ‌دار‌ به مصیبت دیگری گرفتار می‌شوند‌. زنده شدن دختران‌شان فاجعه‌بارتر از مرگ‌ آنان است‌. ‌آن‌ها نمی‌دانند با دخترانی که از جهان مرگ باز‌ گشته‌اند و آبستن هزار ابهام‌اند، چه کنند؟ ‌
‌‌‌‌در ‌این رمان، نگاه جواد خاوری به واقعیت از روزنه‌ی تخیل، افسانه‌ها و خرافات می‌گذرد. او‌ با تمرکز بر کهن‌الگوها، عادت‌ها و جبر سرنوشت، داستانی جذاب و تفکر‌برانگیز خلق کرده است.
بداهت رنج، همگانی بودن گناه، عادت‌زدگی و تقدیرگرایی از موضوع‌های مطرح در این رمان است.»