کتاب «دختران تالی»

رمان «دختران تالی»

معرفی کتاب

مروری بر رمان «دختران تالی»

زند‌گی در تالی دوباره جاری می‌شود. کبک‌ها می‌خوانند، سیاچه‌ها چه‌چه می‌زنند، کبوترها بر فراز دره پر می‌زنند و می‌چرخند، سپیدارها برگ می‌لرزانند و سر می‌جنبانند، بره‌ها بع می‌کشند و چوپان‌ها هی می‌زنند و نی می‌زنند، ابرها می‌آیند، می‌بارند و می‌روند و زمین‌ها سبز می‌شوند و گندم‌ها می‌رویند، به درو می‌آیند، خرمن می‌شوند، کوبیده می‌شوند، نان می‌شوند و بر سفره‌ها چیده می‌شوند.

همین طور سه سال فصل بعد فصل می‌آید و می‌رود تا این که در یک شام زمهریری پر از برف مردم تالی از کنار بخاری‌ها و زیر صندلی‌ها بیرون می‌دوند و بر سر بام‌ها بالا می‌شوند و چشم به راه می‌دوزند. این بار سیمین را می‌آورند. جنازه سیمین در تابوتی است و تابوت بر سر شانه‌ها است. با رسیدن سیمین خورشید زودسر در پشت کوه‌ها فرو می‌کند و آسمان را خون می‌گرید. پرنده‌ها به لانه‌های‌شان می‌خزند و فقط جغدها بر سر صخره‌ها می‌مانند و هو می‌زنند و فرو رفتن دره را در تاریکی مذابی نظاره میکنند…

رمان «دختران تالی» نوشته‌ای است با محور مضامین اجتماعی و سیاسی. بنابراین نمی‌توان حتی در تحلیل و نگاه ادبی به این اثر از مضمون و محتوای آن سخن نگفت.

خواندن چنین رمانی می‌تواند ذهن خوانندگان را بیش از پیش متوجه معضلات فرهنگی و البته کلیدی جامعه‌‌ی افغانستان کند. بدون گسترش و تعمیق آگاهی عمومی نسبت به پاشنه‌ی آشیل جامعه نمی‌توان با سرعت لازم در جهت پیش‌رفت اقتصادی و اجتماعی حرکت کرد. پرزورترین عوامل بازدارنده‌ی جامعه در مسیر پیش‌رفتش دین‌فروشان پرتزویر اند، کسانی که جدال‌شان با عشق مانع از شهوت‌پرستی دیوانه‌وارشان نیست. این‌ها برای عامه‌ی مردم نسخه‌ی پرهیز از تمایلات نفسانی می‌پیچند و برای آنان لذت معنوی تجویز می‌کنند، در حالی که تمایلات پست و دوزخی خودشان حد و مرزی نمی‌شناسد.

با وجود تمرکز بر نقش مخرب و بازدارنده‌ی آمران شریعت، نویسنده در موارد متعدد بر اهمیت نقش و مسوولیت مردم در تعیین سرنوشت خود و فرزندان‌شان تأکید می‌ورزد. تمکین عبدالغفور تهی‌دست به خواست شهوانی ملا خداداد، در واقع به معنای فروش دختری خردسال برای کسب اندکی ثروت در جهت کاستن فشار فقر است، اما همین تمکین در نهایت به تیره‌روزی و خاکسترنشینی باز هم بیش‌تر عبدالغفور و خانواده‌اش می‌انجامد. در حقیقت در انتهای کار، مجازات مقاومت در برابر فشار زورگویان، کم‌تر از مجازات تسلیم نیست. امتیاز مقاومت این است که کار زورگویان را در پیش‌برد مقاصد بعدی‌شان دشوارتر می‌کند. مقاومت در برابر فشار و زور تنها راه بیرون رفتن از چرخه‌ی خشونت است.

افغانستان پس از گذر از تیرگی‌های حاکمیت طالبان و علی‌رغم دخالت جامعه‌ جهانی تا ثبات و امنیت فاصله‌ی زیادی دارد. متأسفانه سرنخ فساد در بسیاری موارد به دست مراکز قدرت سیاسی، اقتصادی و مذهبی است. تغییر کاشت در بخش بزرگی از مزارع کشور از کشت غلات به خشخاش زیر نفوذ عوامل حاکمیت مرکزی و محلی میسر شده است. اگرچه انبوهی از کودکان و جوانان افغانستان پس از سقوط طالبان امکان باسواد شدن یافته‌اند اما حتی امر آموزش و پرورش هم حفره‌هایی برای مفسدان اقتصادی به وجود آورده است.

در طی سال‌های اخیر میلیون‌ها دلار از دارایی‌های عمومی به مدارس سرازیر شده است، مدارسی که گاه آمار دانش آموزان ‌شان بر روی کاغذ چند برابر آمار واقعی بوده است. به ویژه در مناطق دورافتاده همیشه اتحاد عوامل زور و زر و تزویر مانعی برای شفاف‌سازی اقتصادی بوده است. این فساد گسترده در دستگاه آموزش و پرورش از چشم سیامک هروی دور نمانده است. او حفره‌ی فساد در وزارت معارف، ترغیب کشاورزان به کشت خشخاش و جنبه‌های دیگر فساد را در کتاب خود مورد توجه قرار داده است. پرداختن به این موارد لطمه‌ای به انسجام و روند طبیعی روایت‌های نویسنده وارد نکرده است.

«دختران تالی» داستان بلندی است، گاه با سوژه‌های تکراری، دخترانی با سرنوشت‌های مشابه، مشخصه‌ای که در رمان‌های مدرن چندان پسندیده و معمول نیست. با این وجود نمی‌توان در بررسی یک رمان صرفا با معیار حجم آن قضاوت کرد.

سیامک هروی امروز دیگر نویسنده‌ای جاافتاده و باتجربه است. او این‌بار رمانی خلق کرده که با وجود روایت‌های تلخش جذاب و پر ماجرا است. وقایع کتاب به هم مرتبط اند و خواننده به سختی می‌تواند در کار خواندن این رمان وقفه ایجاد کند. انبوه حوادث این کتاب کمتر اجازه‌ی حاشیه‌روی و زیاده‌روی می‌دهند. زبان داستان بی‌پیرایه و آسان است. بی‌پیرایه‌گی با گنجاندن قطعات زیبا و شعر گونه در متن منافاتی ندارد. در موارد زیادی می‌توان خیسی اشک نویسنده را بر متنی که خود آفریده دید و حس کرد.