رمان «جرقه هایی مثل ستاره ها» از نادیا هاشمی داستانی است که در دو دوره زمانی روی میگردد: کابل، 1978 و نیویورک، 2008.
کابل، 1978: در دورهی اول، داستان دربارهی ستاره، دختر یک خانواده سرشناس در افغانستان است که زندگی خوبی در کابل دارد. با انقلاب کمونیستها و کودتایی که منجر به ترور خانوادهاش میشود، ستاره مجبور میشود از کابل فرار کند و به نیویورک برود.
نیویورک، 2008: در دورهی دوم، ستاره که اکنون آریانا شپرد نام دارد، در نیویورک بزرگ میشود و به یک جراح مشهور تبدیل میشود. با دیدن یک بیمار مسن که هرگز انتظار نداشت او را دوباره ببیند، دنیای آریانا دوباره تکان خورده و مجبور میشود با گذشته خود مواجه شود. این شایر، سربازی که او را نجات داد، اما ممکن است تمام خانواده اش را به قتل رسانده باشد. دیدن او خشم و میل آریانا را برای انتقام بیدار می کند.
این رمان به موضوعاتی همچون هویت، تحول، و مواجهه با گذشته میپردازد و نشان میدهد چگونه شخصیتها برای پیدا کردن آزادی و افتخار خود تلاش میکنند.