در سراسر رمان آفرینش و پرورش شخصیتها، ایجاد کشمکش و بحران، پرداخت فضا و هوای ویژه روایت، و پیوند صحنه و پیرنگ که اجزای پذیرفته شده در رمان سنتی محسوب میگردد، در کناره قرار میگیرند. آنچه در مرکز توجه نویسندهی بیراوی حضور پررنگ خود را همواره اعلام میورزد، اما، عنصر زبان است. زبان داستانی که سخت، سنگین و فخیم مینماید و سرشار از مایههای عظیم شگردهای شاعرانه و تغزلی است.