“قدم”، “مراد”، “دلاور”، “سید آخوند” و “زیور”، شخصیتهایی هستند که در “بلاغ دره” حوادث رمان “بلوای خفتگان” را می آفرینند. آنها در این دره زندگی ساده ای دارند؛ این زندگی ساده با “پادشاه گردشی” در کابل دچار تغییر می شود؛ مراد به عسکری (سربازی) برده می شود، قدم برای یافتن مراد مدت ها در کابل و دیگر مناطق به جستجوی می پردازد، سید آخوند ملای مسجدی است که امور دینی مردم را رو به راه می کند. روابط این مردم با یکدیگر، نقش طبیعت در زندگی آنها، تاثیر تغییرات سیاسی بر زندگی عادی شان، با آمدن حکومتهای متفاوت، از چپ تا طالبان، قصه این رمان را تشکیل می دهد.
“بلوای خفتگان” رمانی است که سبک تازه ای از نویسندگی را در افغانستان نشان می دهد و از این نظر دارای اهمیت است. این رمان در ۳۵۰ صفحه و در سالهای ۱۳۸۸-۱۳۸۰ به نگارش در آمده و اولین رمان نویسنده این اثر است.