آخرین اشعار

جان بده

لطفاً بیا دوباره به این مُرده جان بده
از موی من بگیر و مرا یک تکان بده

هر روز، نزد هر خر و سگ عذر می‌کنم
این نامه را ببر به همان ناجوان بده

در این پیاله‌ها غم من حل نمی‌شود
برگرد و ناگهان به شرابم توان بده

حالا که این خراب تو در هیأت گدا
پشت در تو آمده، یک توته نان بده

من ساکنِ جهنمِ خویشم چرا به من؟
دشنام را فقط به زمین و زمان بده

روزی اگر جنازۀ خود را بیاورم
یک قبر را که کهنه نباشد نشان بده

شناسنامه