آخرین اشعار

غم به روی غم

بهار تازه به سرمای من قدم مگذار
یخ یخ است دلم دست بر دلم مگذار

بهار خوب بهار عزیز دقت کن
دو پلک مخملی ات را به روی هم مگذار

درخت های مرا باد با خودش برده است
شکوفه هایت را بر سر عدم مگذار

بهار! سوخته سختی خزانم من
دگر به سینه من غم به روی غم مگذار…

شناسنامه