سید نادر احمدی

سید نادر احمدی شاعر مهاجر افغانستانی است؛ او ابتدا به ایران مهاجر شده و در مشهد می زیست و از سال ۱۳۸۲ به استرالیا مهاجرت کرده و اکنون ساکن استرالیا می باشد.

سيد نادر احمدی در سال ۱۳۴۴ خورشيدی در ناوۀ الیاتو ولسوالی جاغوری ولایت غزنی به دنيا آمد. تعليمات ابتدايی را نزد ملای محل از هفت سالگی فرا گرفت.

در فروردین ۱۳۶۰ به ایران آمد و از اسفند همان سال در مشهد در در مدرسۀ عباس‌قلی ‌خانِ مشهد به تحصیل علوم دینی پرداخت اما علاقه‌اش به شعر او را به ذوق‌ورزی وا‌داشت. سال ۱۳۶۹ به جمع جوانان شاعر در مشهد پیوست که بعدها به انجمن شاعران انقلاب اسلامی افغانستان عنوان یافت.

او که در قالب‌های گوناگون ادبی شعر سروده است، ابتدا بیشتر مثنوی می‌گفت و سپس به غزل تمایل بیشتری یافت. مثنوی‌های احمدی بیشتر حماسی و دربارۀ رویدادهای دوران جنگ با نیروهای شوروی است. غزل‌های او حال و هوای عاشقانه دارد.

به نظر برخی منتقدان، در شعر او تعابیر خیال‌انگیز، پررنگ است و تلاش‌هایی نیز برای هویت‌بخشی مکانی به شعر و مشخص‌ کردن هویت شاعر انجام شده است. همچنین گفته می‌شود پاره‌ای از اشعار او به ویژه در مجموعه شعر «مردان برنو»، درون‌گرا، خبری و نامحسوس است؛ به این معنا که به جای عینیت‌گرایی و تصویرگری، صرفاً به حکایت می‌پردازد.

سيد نادر احمدی عضو هیئت تحریریه و مسئول بخش هنرِ فصلنامه‌های دُر دری و خط سوم و از اعضای مرکزی مؤسسۀ فرهنگی دُر دری در مشهد بود. او در ۱۳۷۵ ش به عضویت «مرکز فرهنگی نویسندگان» درآمد و مدتی نیز کارمند دفتر «آفرینش‌های طلاب» در مشهد بود.

سيد نادر احمدی درباره مشهد اولین موطن مهاجرتی خود می گوید:

“من مشهد را خانه اول خودم می‌دانم؛ بخش عمده‌ای از زندگی من در مشهد گذشته است. من در مشهد درس خوانده‌ام، دوستان زیادی در مشهد دارم و اصولا دوستی که در زندگی من به وجود آمده، در مشهد بوده است. همه این‌ها باعث دل‌بستگی من به مشهد شده است. هیچ وقت نمی‌توانم مشهد را فراموش کنم و آن را از یاد ببرم. همیشه وقتی به ایران می‌آیم، ابتدا به مشهد می‌روم. کوچه‌به‌کوچه این شهر را می‌شناسم و خاطرات بسیاری از مشهد دارم. بعضی از آن‌ها تلخ است، اما مشهد همچنان برای من عزیز و دوست‌داشتنی است. من بدون دوستانی که در مشهد دارم، نمی‌توانم زندگی کنم و این شهر را بیش از هرجای دیگری دوست دارم.”

او درباره تأثیر شهر مشهد بر ادبیات مهاجرت می گوید:

”مشهد همواره مرکز تحولات ادبی و فرهنگی جامعه مهاجر و افغانستانی‌های مقیم ایران بوده است. اگر تحقیقی انجام شود، می‌بینیم که بخش مهمی از چهره‌های ادبی مهاجران افغانستانی در شهر مشهد پرورش یافته‌اند، بخش عمده‌ای از محصولات فرهنگی و ادبی هم در مشهد تولید شده است، بخش زیادی از رویدادهای فرهنگی نیز در این شهر اتفاق افتاده است.

اینکه چطور شده که مشهد به مرکز تحولات فرهنگی و محل سکونت چهره‌های برتر مهاجران افغانستانی تبدیل شده است، شاید به اوایل مهاجرت مردم ما به ایران بازگردد که از همان آغاز بخش مهمی از چهره‌های فرهنگی ما به مشهد رفتند و در آنجا زندگی کردند و نخستین جلسات فرهنگی مهاجران را در این شهر برگزار کردند. به همین خاطر مشهد توانست مرکز فعالیت فرهنگی مهاجران افغانستانی باشد. ضمن اینکه حوزه علمیه مشهد هم چهره‌هایی را در خودش پرورش داد که این‌ها در ادبیات به چهره‌های خوش‌نامی تبدیل شدند.”

او درباره علت مهاجرت خود به استرالیا می گوید:

”12 فروردین ۱۳۸۲ بود که از ایران به استرالیا آمدم و تا به حال هم اینجا ساکنم. سوال خیلی خوبی را مطرح کردید.

به عنوان مقدمه باید عرض کنم که از خوشبختی‌های زندگی‌ام یکی همین بوده که من به ایران مهاجر شدم و مدت‌های زیادی را در ایران زندگی کردم. تحصیل کردم. حتی به عنوان روزنامه‌نگار و فرهنگی در جامعه مهاجر کار کردم و در محافل و برنامه‌های جامعه میزبان حضور می‌یافتم و این مسائل برای من ارزش زندگی در ایران را دوچندان می‌کرد، اما علی‌رغم همه این معاشرت‌های فرهنگی و مشترکات آئینی، زبانی، تاریخی و فضای اجتماعی مشترک، چیزی بود که همیشه ما را رنج می‌داد و آن آینده نامشخص و فقدان سرنوشت بود؛ یعنی من در ایران به رغم مشترکات فراوان و نزدیک بودن در واقع مثل «کف روی آب» سرگردان و بی‌سرنوشت بودم.

مثلاً من حق کار و انتخاب شغل مناسب را در جامعه میزبان (ایران) نداشتم و آینده فرزندان و خانواده و حیثیت اجتماعی مشخص نبود. برای گریز از چنین آینده نامشخص و بی‌اتکایی بود که دست به مهاجرت مجدد زدم. در واقع مهاجرت مجدد من از روی علاقه و عیش نبوده است؛ نوعی اجبار مرا از ایران کوچانده است.”

سید نادر احمدی در استرالیا در سال ۲۰۰۷ میلادی با تعدادی از شاعران، شاخه‌ای از دُر دری را در استرالیا راه انداخت که با برگزاری نشست‌های هفتگی نقد‌ و‌ بررسی شعر و داستان و شب‌های فرهنگ آدلاید به مدت چهار سال ادامه داشت.

احمدی به همراه سید ابوطالب مظفری، شاعر و نویسنده، دفتر دوم کتاب شعر مقاومت افغانستان را گردآوری کرد که در سال ۱۳۷۲ ش به وسیلۀ حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی در تهران منتشر شد. هم چنین از او مقالاتی با موضوع شعر و نقد شعر در مطبوعات ایران و مهاجران افغانستان منتشر شده است.

او از سال ۱۳۹۳ ش به سرودن شعر سپید روی آورده است و هم‌اکنون به منظور معرفی نمونه‌هایی از شعر امروز استرالیا، مشغول ترجمۀ اشعاری از شاعران استرالیایی است. این شعرها در مطبوعات افغانستان از جمله سیمرغ، سپیده، دُرّ دَری (کابل) و ادبیات معاصر به نشر رسیده است.

سيد نادر احمدی در سال ۱۳۶۸ ازدواج کرد که حاصل آن یک دختر است.‏

آثار سید نادر احمدی

نادر احمدی در این اواخر علاوه بر سرودن در قالب آزاد و همکاری با دانشنامۀ هزاره، از انگلیسی به فارسی نیز ترجمه می‌کند.

لینک کوتاه: https://kabulestan.com//?p=760

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *