«جسدی در بیابان» ششمین رمان عزیزالله نهفته، شاعر و داستاننویس افغانستان، است که در تهران منتشر شده است. رمان با سخنی از سوفوکل تراژدی نویس یونانی آغاز میشود که از نمایشنامه «آنتیگونه» نقل شده است. جایی که آنتیگونه دختر اودیپ برای دفن جسد برادر کشته شده تقلا میکند و میگوید: «دستهایم را ببین! این دستها را یاری کن تا نعش را برداریم.»
این رمان ادای احترامی است به چندین هزار سرباز گمنام ارتش افغانستان که در هفتههای آخر سقوط این کشور توسط طالبان کشته یا ناپدید شدند.
داستان از کابل شروع میشود که بر اثر تهاجم طالبان در ۱۵ اگست ۲۰۲۱ و فرار اعضای حکومت اشرف غنی سقوط میکند.
به فرشته خبر میرسد که برادر سرباز او «رامین» توسط طالبان در هلمند تیرباران شده و گروه طالبان خاکسپاری جسد سربازان ارتش را ممنوع کردهاند. اکنون تنِ بیجانی در بیابان هلمند افتاده و خواهری که میخواهد با نافرمانی از فرمان طالبان و از درون جهنم پدید آمده در کابل به هلمند برود تا تنِ برادر را دفن کند اما….