بخشی از مقدمه :
خانوادۀ غزنویان که نزدیک به دو و نیم سده بر بخش بزرگی از سرزمینهای شرقی فرمانروایی داشتند، با به تخت نشستن سبکتگین، در دنیای قدرت و سیاست اظهار وجود میکنند. آنان با وجود این که بر ایران، توران، عراق عجم، سند و هند حکم می راندند، خویش را شاه ایران میخواندند، نه شاه هندوستانی که به شبه قاره معروف است، نه شاه توران و یا عراق. آنان دلبستگی عجیبی به خاک ایران، زبان، فرهنگ و تمدن ایرانی داشتند.
در زمان آنان غزنین به عنوان پایتخت ایران برگزیده شده و از آنجا بر تمامی ممالک یادشده حکومت میرفت. در زمان غزنویان، غزنه نه تنها پایتخت سیاسی، بل پایتخت فرهنگی ایران نیز بود. دانشمندان، اهل فضل و هنر و شاعران از گوشه و کنار این مرز و بوم به دلیل لطف و نوازش غزنویان بر این طایفه، راهی پایتخت میشدند و مورد عنایت پادشاهان غزنوی قرار میگرفتند. تا جایی که ما در دوران ایشان با بهترینهای روزگار طرفیم، چه در عرصۀ شعر و ادبیات، چه در عرصۀ دانش و هنر.
گذشته از عشق ورزیدن و پرداختن غزنویان به ادبیات، هنر و دانش، ما با بنا نهادن تشکیلات دولتی در زمان آنان به شیوۀ ایران باستان مواجه هستیم که البته این مهم را از خداوندان خویش (سامانیان) به ارث بردند.
عناوین کلی کتاب ”غزنویان : ترک منش یا پارسی گرا ؟” به قرار زیر می باشد:
مقدمه
۱ – برافتادن سامانیان و برآمدن غزنویان
۲ – زادگاه و نژاد غزنویان
۳ – پیشینه ترک پنداری غزنویان
۴ – ترک ستیزی غزنویان
۵ – ایران گرایی غزنویان
۶ – غزنویان و رسوم شاهان ایران باستان
۷ – پارسی گرایی غزنویان
۸ – دانش دوستی و ادب پروری
۹ – چرا ایرانیان کنونی غزنویان را بد می بینند؟
۱۰ – میانه سلطان محمود و فردوسی
۱۱ – وزیران و دبیران فارسی زبان غزنویان