متن آهنگ:
کس نشد پيدا که در بزمت مرا ياد آورد
مشت خاکم را مگر بر درگهت باد آورد
يک رفيق دستگيری در جهان پيدا نشد
تا به پای قصر شيرين نعش فرهاد آورد
آرزوی مرغ دل زين شيوه حيرانم که چيست
تير خون آلود خود را نزد صياد آورد
کيست تا از روی غمخواری درين دشت جنون
بهر دست و پای من زنجير فولاد آورد