صبحگاه روز پنجشنبه ۱جوزا (خردادماه) ۱۴٠۴ هجری خورشیدی محفل بزرگداشت از حکیم ابوالقاسم فردوسی به همت خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران با همکاری ریاست اطلاعات و فرهنگ ولایت و انجمنهای ادبی خانه مولانا و نویسندگان بلخ برگزار شد.
هدف اصلی از برگزاری این محفل، ارجگذاری به جایگاه والای ادبی و فرهنگی حکیم فردوسی و بازتاب اهمیت آثار گرانسنگ او در تاریخ زبان، هویت و مقاومت مردم این سرزمین عنوان شد.
اجرای این محفل بر عهده شاعر جوان بلخ، حمزه عابر بود که با لحنی پرشور و بیانی ادیبانه، میهمانان را خوشآمد گفت و بخشهای مختلف برنامه را با شور و نظم معرفی و مدیریت کرد.
در نخستین بخش، محفل با تلاوت آیاتی از کلامالله مجید توسط قاری برجسته بلخی استاد محمد نواب نائب آغاز شد. نوای روحبخش قرآن، فضا را معنوی و متبرک ساخت و مقدمهای شد برای گرامیداشت از بزرگ مردی که کلامش همواره آمیخته با اخلاق، خرد و فرهنگ بود.
در ادامه، سید سکندر حسینی بامداد، رئیس کتابخانه عمومی فردوسی و انجمن ادبی خانه مولانا، بهعنوان میزبان، نخستین سخنران محفل بود. وی در سخنرانیاش ضمن خوشآمدگویی به میهمانان و ابراز خرسندی از برگزاری چنین برنامهای، اظهار داشت:«برپایی چنین محافلی نهتنها پاسداشت از مفاخر فرهنگ و ادب ماست، بلکه فرصتی است برای انتقال این میراث غنی به نسلهای آینده. حکیم فردوسی با اثر سترگ خود، شاهنامه، جانمایه هویت فارسیزبانان را در قالب حماسه، زبان، و شجاعت بیان کرده است.»
او تأکید کرد که برگزاری نشستهایی از این دست، پیوند میان ادیبان، پژوهشگران و دوستداران ادب را محکمتر ساخته و انگیزهای برای پژوهشهای بیشتر در حوزه ادبیات کلاسیک فراهم میآورد. استاد بامداد بر مشارکت و هماهنگی نهادهای فرهنگی چون ریاست اطلاعات و فرهنگ و کتابخانه فردوسی تاکید کرده خاطرنشان ساختند: نشستهای مشترک و هماهنگی نهادهای فرهنگی برای برگزار همایشهای اینچنینی باعث غنای هرچه بیشتر رویدادهای فرهنگی خواهد شد.
پس از آن، آقای عطا محمد ساهو، آمر اطلاعات ریاست اطلاعات و فرهنگ ولایت بلخ، به نمایندگی از این نهاد سخنرانی کرد. وی گفت:«ادبیات، پایهگذار هویت فرهنگی یک ملت است و ما مفتخریم که یکی از بزرگترین نگینهای این فرهنگ، فردوسی بزرگ است. شاهنامه، صرفاً یک کتاب نیست، بلکه سندی زنده از فرهنگ، اسطورهها، و روح حماسی ملتهاست.»
او از استمرار برگزاری چنین برنامههایی توسط نهادهای فرهنگی استقبال کرده و آمادگی نهاد خود را برای حمایت از فعالیتهای ادبی آینده اعلام داشت. وی در اخیر شعری از سرودههای خودش را که به زبان پشتو سروده شده است، به خوانش گرفت.
سخنران بعدی، استاد صالح محمد خلیق، پژوهشگر نامی و رئیس انجمن نویسندگان بلخ، بود. او سخنان خود را با بررسی تاریخی آیین شاهنامهخوانی در بلخ آغاز کرد و گفت: «شاهنامهخوانی از دیرباز در بطن فرهنگ ما جاری بوده و حتی در تاریکترین دوران نیز، این آیین نماد مقاومت و بیداری ملت ما بوده است.»
وی افزود: «تأثیرات حماسهسرایی فردوسی را میتوان در همه ابعاد تاریخی مشاهده کرد: از مقاومت مردم در برابر تجاوز استعمارگران چون انگلیس و ارتش سرخ شوروی، تا الهامبخشی در نهضتهای آزادیخواهانه.»
او شاهنامه را بهعنوان سند زنده هویت ملی، زبان و فرهنگ مردم دانست و گفت که در روزگاری که هویتهای ملی در خطر فراموشیاند، فردوسی همچون فانوس راه برای ملتهای فارسیزبان میدرخشد.
استاد خلیق در بخش دیگری از سخنانش به نقل قولی از حمید مهرورز، یکی از پژوهشگران ادبی کشور، اشاره کرد و گفت:«پشت تمام پایداریها و استقامتهای ملت ما، روح حماسی شاهنامه و فردوسی نهفته است. این اثر، منبع توان، قدرت و عزت ملتهاست.»
پس از آن، استاد محمد صالح راسخ، استاد دانشگاه بلخ، به بررسی شخصیت فردی، اجتماعی و ادبی فردوسی پرداخت. وی گفت:«فردوسی تنها شاعر نبود، او فیلسوفی در قالب شاعر بود. شاعری که با صداقت و وفاداری به زبان مادری خود، هویتی فراموششده را احیا کرد. شاهنامه بهعنوان شاهکار بیبدیل ادبیات حماسی، نمودار اندیشه بلند و سبک فاخر اوست.»
او سپس به دلایل ماندگاری شاهنامه پرداخت و هماهنگی شگفتآور لفظ و معنا، مضمون و موسیقی، و استفاده خلاقانه از واژگان اصیل فارسی را از جمله ویژگیهای بارز آن برشمرد. همچنین افزود:
«شاهنامه هنوز هم لایههای پنهانی دارد که میتواند الهامبخش نسلهای نو در عرصه تحقیق و شناخت فرهنگ و تاریخ باشد.»
آخرین سخنران محفل، دکتر اسدالله ضیاء، با رویکردی متفاوت و علمی به بررسی شاهنامه پرداخت. او در مقدمه گفت:«هر اثر ادبی، بازتابی از حالات روانی، تفکر و درونیات پدیدآورندهاش است. روانشناسی نوین به ما این امکان را داده که از دل آثار، به شناخت روان آدمی برسیم.»
او در ادامه افزود: «این داستانها نشان میدهند چگونه ترس، رقابت، یا حفظ قدرت، رابطه پدران با پسران را به تعارضی روانی و گاه تراژیک تبدیل میکند. این دقیقاً همان تحلیل روانشناسانهای است که فروید مطرح میکند و در شاهنامه نیز به شکلی ادبی و هنرمندانه بازتاب یافته است.»
دکتر ضیاء همچنین بر تأثیر فرهنگ بر ساخت ذهنیت جمعی تأکید کرد و شاهنامه را منبعی دانست که چگونه فرهنگ و روان فردی و اجتماعی را شکل داده و بازنمایی کرده است.
در بخش پایانی محفل، جمعی از شاعران برجسته ولایت بلخ از جمله: سخی امیری، فرید رادفر، سید احمد علی فاخر و سید احمد رشاد حیدری(دکلماتور نوجوان) به شعرخوانی پرداختند.
آنان با خوانش اشعاری از فردوسی و نیز سرودههای خود، فضای محفل را شاعرانهتر و پراحساستر ساختند و بار دیگر نشان دادند که عشق به فردوسی، فراتر از قرنها، هنوز زنده است.
این محفل فرهنگی و ادبی با ثبت عکسهای یادگاری و پذیرایی از مهمانان به پایان رسید.
محفلی که نهتنها یاد فردوسی را گرامی داشت، بلکه بازتابی از زنده بودن روح ادبیات در بلخ بود؛ شهری که همچنان میدرخشد در آسمان فرهنگ فارسیزبان.