آخرین اشعار

همانی که گفت صیادم

پرنده بود همانی که گفت صیادم
اسیر بود، ولی ساده گفت آزادم

پرنده بود که بال و پرش جدا کردند
و گفت خسته ازین جور آدمی‌زادم

کسی زبان مرا لحظه‌ای نفهمید و
نمی‌رسید به گوش زمانه فریادم

روا نبود دلم را به خاک و خون بکشند
منی که جنگل و کوه است اصل و اجدادم

پرنده بود، وَ از خلقت خودش دلگیر
که رنج داده به باد از نخست بنیادم

شناسنامه