چرا به سوی فلقها دری گشوده نشد
سرود فجر ز گلدستهها شنوده نشد
چه بذرها که فشاندیم در کویر خیال
یکی جوانه نبست و یکی دروده نشد
سخن مدیحۀ کبر تبر به دستان گشت
شکیب تلخ سپیدارها ستوده نشد
ز بهر خصم فراهم شد از فلاخن کین
به جز ناصیۀ دوست آزموده نشد
دل از گزافۀ امروزیان به هرزه گداخت
ولی حماسۀ فرداییان سروده نشد