آخرین اشعار

جاده‌‌های بهار

زمان، زمانه‌ی رفتن به جاده‌‌های بهار است
از این فسون فسردن به سوی نقش و نگار است

به سوی حال خوشی بعد روزگار خموشی
دوباره چلچله‌ها، روی شاخه‌های چنار است

دوباره فرصت دعوت به سوی سبز شدن‌ها
دوباره گل شدن ما و تو به جو و کنار است

دوبیت خوانی و ماهور و خسروانی دلکش
دوباره آیه‌ی رویش، صدای سحر سه تار است

به روی لب، بنشان واژه‌های سرخ دری را
که فارسی دری، خود گل همیشه بهار است

هرات و مشهد و بلخ است شاهراه شکفتن
دوباره جوش‌ شقایق، به جشنواره‌ی یار است

عنان رایت نوروز، دست‌های من و توست
که تا بلند شود پرچم سترگ مزار است

به روی سفره‌ی نوروز، شعر حافظ شیراز
کلیدواژه‌ی یک سال خوب سلسله دار است

شناسنامه