آفتاب سوم

دلم دوباره به جوش آمد و تلاطم کرد
هوای خیمه‌ات ای آفتاب سوم، کرد

برای شستن اندوه شمعدانی‌ها
به تکیه‌خانۀ تو سر زد و تألم کرد

میان همهمه و شور و اشک غم‌زدگان
گپی زد از ته دل، با خودت تکلم کرد

چه شد شکوه مسلمانی و عدالت و عشق؟
چه شد که راه غلط شد، جهان توهم کرد؟

چه روزگار غریبی است، یا حسین شهید!
یقین که لشکر شمر آمد و تهاجم کرد

مسیر روشن تو، شاهراه آزادی است
به خاک پاک تو باید کنون تیمم کرد

نسیم، نام تو را خواند پای کوه و درخت
میان مزرعه پیچید، گل تبسم کرد

دل اهالی این کوچه در تصرف توست
خدا تو را به دو دنیا عزیز مردم کرد

چگونه می شود آیا نجات پیدا کرد
کلیدواژه نام تو را اگر گم کرد

شناسنامه