آخرین اشعار

مهر

باران مهر و رحمت بارید در دیارم
كوچید یك غروب خاموش از كنارم

اینك دوباره حس تاریك و روشن شعر
حس سرودن عشق، گل كرد بر مزارم

پلك دلم گشودی، با مهرم آزمودی
ای فصل پاك و روشن، ای صلح در بهارم

در چشم‌های غزنه، در آسمان كابل
یك شعله از عبورم، یك شعر از گذارم

آری، غریبه! اینجا این سال‌های تنها
در كوچه های بن بست عمری است رهسپارم

فردا به یمن ماندن در روشنای مهتاب
با كلك های عاشق من عشق مینگارم

شناسنامه