شبی که قصه فانوس و باد میگفتند
چراغها همگی زنده باد میگفتند!
به جای مرثیه، دستانگران بادیهها
سبکسرانه غزلهای شاد میگفتند
منادیان که ز آسیاب سنگ ترسیدند
چرا چکامه فتح چکاد میگفتند؟
شناسنامه رویش به باد رفت آن روز
که آبها سخن از انجماد میگفتند
شب شکستن فانوس در تهاجم باد
چراغها همگی زنده باد میگفتند!