این کتاب اثری است از حسین فخری و آن را مرکز نشراتی میوند در پیشاور پاکستان در سال ۱۳۷۷ ش چاپ کرده است، در ۵۰۰ نسخه و ۱۳۹ صفحه در قطع رقعی. کتاب شامل چهار سفرنامه از نویسنده دربارۀ مناطق مختلف کشور است که در دهۀ هفتاد انجام یافته است.
اولین سفرنامه «نقشی از تلخ و نوشین بلخ» نام دارد و سفرنامۀ فخری به بلخ، مزارشریف و شبرغان در سال ۱۳۷۵ ش است. نویسنده با ورود به مزارشریف کوشیده است روایت جذابی از وضعیت شهر، حاکمان، مردم، امنیت و اقتصاد منطقه ارائه کند. کتاب مطالب پراکندهای دربارۀ «پهلوانان» دارد که نویسنده سعی کرده است آنها را از زبان مردم نقل کند. دومین سفرنامه «سالی به بامیانم سفر بود» نام دارد که بیشتر گزارش سفر نویسنده به شهر بامیان و یکهاُولَنگ در سال ۱۳۷۵ ش است. نویسنده در این بخش، وضعیت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بامیان را از دید خود روایت میکند. او سفرنامه را از بامیان شروع میکند و با شهرگردی ادامه میدهد. سپس به دیدن بتهای بامیان رفته و تاریخچۀ مفصلی در شرح و توصیف آنها آورده است. آنگاه به بند امیر و یکهاُولَنگ رفته و دوباره به بامیان برگشته است تا در سمینار حزب وحدت شرکت کند. زیارتگاهها، دانشگاه، مراکز فرهنگی، وضعیت مردم، قومیت و مباحث متفرقۀ دیگر، مباحثی است که در این بخش کتاب آمده است. «شهر غزنین نه همان است که من دیدم» عنوان سفرنامۀ بعدی فخری در این کتاب است که تاریخ دلو ۱۳۷۴ ش را دارد. غزنی زادگاه نویسنده است و او وضعیت مردم را توصیف میکند. «کوه بابا به آسانی گذر نمیدهد» عنوان آخرین سفرنامۀ این کتاب است. فخری در این بخش از کتاب، شرح سفر به یکهاُولَنگ ولایت بامیان را روایت میکند که در سال ۱۳۷۷ ش انجام داده است. این سفرنامه از یکهاُولَنگ آغاز شده و تا بهسود ادامه مییابد.