نفرین

آماده ام که شکل شوم محتوا شوی
من قانع ام که حنجره ام را صدا شوی

من آب و آفتاب شوم تا تو چون درخت
گل گل به برگ و بار نشینی و وا شوی

از کوچه های یخ زده یاس بگذریم
آری اگر تو لطف کنی هم نوا شوی

آتش زنی تداوم تنهایی مرا
‌پایان فصل فاصله و انزوا شوی

نفرین به سال‌های هدر رفته در فراق
نفرین به آنکه باز بخواهد جدا شوی

شناسنامه