ماه با آن منزلت در حوضِ ماهی کوچک است
کوه اگر باشم به چشمان تو کاهی کوچک است
خلق را بی مهری معشوقه شاعر می کند
نغمه ی سعدی بر این حرفم گواهی کوچک است
آخرین سوسوی شمعم، صحبت از رفتن نکن
مایه ی خاموشی ام بعد از تو آهی کوچک است
هم به سر شد عاشقی هم فرصت مستی گذشت
بر سر هر کس که می بینم کلاهی کوچک است
کاش چشمت یک سر مو سمت من مایل شود
گاه خوشبختی به یمن اشتباهی کوچک است