دقیقن همین که دلم را به سوی خودت می کشیدی
جمال خودت را همان جا به روی خودت می کشیدی
وجود تو دارد خواص عجیب کشش های عالم
که دیوانه ای مثل من را به کوی خودت می کشیدی
مرا بی تفاوت به خوبی و دلسادگی و محبت
گرفتی و بردی و تا آرزوی خودت می کشیدی
تو تصویری از اوج زیبایی و دلربایی و عشقی
که گاهی خواص بدی را به خوی خودت می کشیدی
نماز غرورت فراهم شد آن لحظه که خون من را
تو با معنویت برای وضوی خودت می کشبدی
تو حقی نداری دلم را بیازاری از درد دوری
از اول مرا که پی جستجوی خودت می کشیدی