آخرین اشعار

طرح جنون

به روی اسکلتم تکه های خون چسبید
همین که زاده شدم طرحی از جنون چسبید

سکوت محض شدم در برابر دنیا
دوباره قصه ی تقدیر، سرنگون چسبید

فضا برای وجودم عجیب غمگین بود
که روی بخت بدم نام بدشگون چسبید

فضای دور و برم تیره و سیاهی ماند
دوباره غده شد و آمد از درون چسبید…

که ترس سایه شد و پا به پای من غربت…
در این مسیر غم انگیز تاکنون چسبید

شناسنامه