و بهار

دوست دارم هر کجا افتد گذارت، بگذرم
کوچه‌ها را یک به یک در انتظارت بگذرم

تا بیندازم نگاهی دزدکی بر روی ماه
مثل خیلی‌ها یواشک از کنارت بگذرم

مثل توی فیلم‌ها با چشم تعقیبم کنی
من ولی از پیش چشم بی‌قرارت بگذرم

با خودم گاهی دو دو تا چار تا هم می‌کنم؛
گاه‌گاهی از محل کسب و کارت بگذرم

بی‌خیال حرف مردم باید این را حل کنم
می‌توانم بلخ من! از نوبهارت بگذرم؟

یک سفر گفتی مرا تا قندهارت می‌بری
بعد آیا مى‌توانم از انارت بگذرم؟

دوست دارم مثل یک آرامش بعد از غروب
در دل یک نغمه‌ای من بر سه‌تارت بگذرم

شناسنامه