بعد از شما

بعد از شما یعنی دوجین گلدان خالی
یعنی دو تا پیراهن خشک سفالی

بعد ازشما یعنی گلوی سرد خورشید
یعنی من افسرده درصبحی خیالی

بعد از شما یعنی دوباره چند نقطه
قتل عجیب مردهای این حوالی

یک گیجی دنباله دار زرد و مبهم
تصویر آویزان رد خسته بالی

اینجا هنوز از نی لبک ها می نویسند
از یک طلوع مرده در آن سوی شالی

اما شما را در خودش حس میکند من
هر چند دست چشم هایش هست خالی

بعد از تو اما باز من چشم انتظار است
چشم انتظار یک حضور احتمالی

بعد ازشما… ـ اصلا شما بعدی نداری
تاریخ ناپیدای تقویم جلالی

شناسنامه