آخرین اشعار

نوروز آوارگان

گویید به نوروز که امسال نياید
در کشور خونين‌کفنان رَه نگُشايد

بلبل به چمن نغمهٔ شادی نسرايد
ماتم‌زدگان را لبِ پُرخنده نشايد

خون می‌دمد از خاک شهيدان وطن‌، وای
ای وای وطن، وای وطن، وای وطن، وای

گلگون‌کَفَنان را چه بهار و چه زمستان
خونين‌جگران را چه بيابان چه گلستان

در کشور آتش‌زده در خانهٔ ويران
کس نيست زند بوسه به رخسار يتيمان

کس نيست که دوزد به تنِ مرده کفن‌، وای
ای وای وطن، وای وطن، وای وطن، وای

از سينهٔ هر سنگِ تو خون می‌دمد امروز
از خاک تو مستی و جنون می‌دمد‌ امروز

آن لاله چی ديده که نگون می‌دمد‌ امروز
وآن سبزه چرا زرد و زبون می‌دمد امروز

سُرخست به خون پا و سر و سرو و‌ سمن‌، وای
ای وای وطن، وای وطن، وای وطن، وای

شناسنامه