این جمعه هر چه داشت دل من کباب شد
یا قطره قطره قطره فرو ریخت، آب شد
چشم رسانه های جهان را بیاورید
بودا هزار مرتبه از نو خراب شد
خورشید نیز آمد و اینجا درنگ کرد
من عکس پاره پاره و او عین قاب شد
این بمب هم شبیه من و تو شده عزیز!
هنگام انفجار خودش هم کباب شد
آمد کنار جسم پر از خون من نشست
آن آهن گداخته از شرم آب شد
ماییم و بازوانی که افتاده عین آن
دیوار مسجدی که به خونش خضاب شد
حالا بیا که شنبه را از نو ورق زنیم
هرچند جمعه جمعه ی شهرم خراب شد