این چهل تکه به هر گوشه دنیا انسان
مرده ریگی مانده از آدم و حوا انسان
ذرّه ذرّه شده گم لای همین ماشین ها
و فرو ریخته چون پیکر بودا انسان
روی اقیانوسی از سرب مذاب افتاده
و نشد مرد که بر خیزد از جا انسان
سخت پیچیده به خود جامه دلتنگی را
علم ماه محرم شده گویا انسان
نیست یک مرد بگوید گره کار کجاست
یا چرا مانده در این دایره تنها انسان
رخنه کرده است به هر بند دلش ویروسی
کرده حلق آویز از سقف خودش را انسان