هیچ كرزی چرا نمی فهمد لحن آرام اعتصابت را
یعنی در این هزاره ی سوم قلم و دفتر و كتابت را
هفت روز است آفتاب از تو قرص ماه از تو است و آب از تو
ساعت بیست و پنج هم رد شد، كی كند درك انتخابت را
این خیابان و صحن دانشگاه، بعد از این با تو همدل و همراه
بچشانی به كام این مردم طعم شیرین یك رقابت را
با تو این خانه های كاهگلی خالی از طعم جنگ و هر جدلی
گرچه این قوم می كند حاشا با دو انگشت آفتابت را
تو همانی كه از ازل مغموم این جهان در غم تو سر درگم
به همین سادگی رها نكنی آخرین سنگر عقابت را