فیلم «چشم دید»

فیلم «چشم دید»

معرفی فیلم

بر پایه طرحی از گیسو جهانگیری

 

سرزمینی که مردمانش از سی سال بدین سو در جنگ و بحران به سر برده اند و بخش عظیمی از جامعه در دوران جنگ متولد شده است. آن ها هیچ گاه زندگی در آرامش و صلح را تجربه نکرده اند. از هر سه نفر یک نفر ناچار به ترک وطن و مهاجرت شدند. میلیون ها خانه ویران شد. آن ها قربانیان جنگ سرد و نبرد ابرقدرت ها بودند.

«چشم دید» از زبان این مردم به سادگی، خودِ آن ها را روایت می کند مردمی خسته از جنگ که جز به آینده ای روشن دل نبسته اند و خواسته ای جز اجرای عدالت و صلح در صدای شان، در چشم های شان در حرکات شان و در پوست چروکیده دست و صورت شان به گوش جان نمی آید.

فیلم «چشم دید» کاری است از واحد انتشارات آرمان شهر با همکاری تکنیکی دف رکورد این فیلم ساخته رفیع بهروزیان و الکا سادات است که در سال ۲۰۱۱ ساخته شده است.

این فیلم از پشت سیم های خاردار با نمایی از کابل آغاز می شود و چند لحظه بعد صدایی می گوید: “خاطره خوش چی داریم؟ آواره شدیم! بیچاره شدیم! ویران شدیم! چور و چپاول شدیم! خاطره خوش هم هنوز داشته باشیم؟” و این جملات کوتاه با نگرانی ادامه پیدا می کند: “حالا هم سر ما اعتبار نیست که زنده می رویم یا نمی رویم تا خانه”.

در مقابل دوربین سازندگان این فیلم مردان و زنانی نشسته اند که جنگ را با تمام هیبت خشنش از نزدیک لمس کرده اند مردان و زنانی که گرسنگی کشیده اند! ترسیده اند! فرار کرده اند! زخم خورده اند و عزیزان شان را از دست داده اند! خاطرات چند دهه جنگ برای این مردم خلاصه می شود به همان چند جمله آغاز فیلم که مردی پشت فرمان موترش آن ها را بر زبان می آورد اما وسعت ویرانی و آسیبش سی میلیون انسان را هزاران بار فرو کوبیده است و وحشت با صورت کریه اش آن ها را در کوچه پس کوچه های کابل و بلخ و هرات و قندهار و غزنی و زابل… دوانده است.

مردان و زنان این فیلم از بریدن سر انسان تا شعله های آتشی که به جان کتاب و کتاب خانه ها افتاده است چشم دیدشان را روایت می کنند و این روایت مستقیم هر چند در ۱۳ دقیقه کوتاه بخشی از تاریخ معاصر ماست که نباید از یاد ببریم.