فیلم «پرورشگاه»
لینک کوتاه: https://kabulestan.com//?p=11495

فیلم «پرورشگاه»

معرفی فیلم

فیلم «پرورشگاه» (The Orphanage) که به کارگردانی شهربانو سادات ساخته شده، داستانی درام و عاطفی از زندگی یک پسر افغان به نام قیس است که در دوران جنگ افغانستان با شوروی در دههٔ ۱۹۸۰ زندگی می‌کند. این فیلم به بررسی اثرات جنگ و به‌ویژه تأثیر آن بر کودکان و نوجوانان می‌پردازد. داستان حول محور زندگی یک نوجوان که از محیط خانواده دور افتاده، در یتیم‌خانه‌ای تحت نظارت شوروی‌ها به سر می‌برد، می‌چرخد.

داستان این فیلم:

آغاز داستان:

در آغاز فیلم، قدرت الله، پسر جوان و شجاع افغان، با دنیای پر از خطرات و تهدیدهای جنگی روبه‌رو است. افغانستان در دههٔ ۱۹۸۰ شاهد اشغال نظامی از سوی شوروی بود، و این شرایط نه تنها زندگی بزرگ‌ترها بلکه آیندهٔ نسل جوان را نیز تحت تأثیر قرار داده بود. قیس، پسری از خانواده‌ای فقیر، به علت وضعیت بحرانی به یتیم‌خانه‌ای در کابل فرستاده می‌شود. این یتیم‌خانه تحت نظارت شوروی‌ها قرار دارد و می‌خواهد از کودکان مانند ماشین‌های کوچک تربیت‌شده برای اهداف ایدئولوژیک خود استفاده کند. شوروی‌ها به شدت به دنبال گسترش ایدئولوژی کمونیستی خود در میان افغان‌ها بودند و استفاده از کودکان و نوجوانان برای آموزش و تبلیغ این ایدئولوژی یکی از استراتژی‌های آن‌ها بود.

زندگی در یتیم‌خانه:

در یتیم‌خانه، قدرت الله با کودکان و نوجوانانی آشنا می‌شود که شرایط مشابهی دارند، ولی هرکدام با دنیای خاص خود دست و پنجه نرم می‌کنند. یکی از ویژگی‌های برجسته این یتیم‌خانه این است که تحت سلطهٔ نظام آموزشی شوروی قرار دارد. بچه‌ها روزها تحت آموزش‌های کمونیستی هستند و به نوعی آموزش‌های ایدئولوژیک دریافت می‌کنند که به آن‌ها این‌طور القا می‌شود که باید برای میهن و نظام جدید مبارزه کنند. قیس در این فضای پر از فشار و محدودیت‌های فکری، تلاش می‌کند که برای خود هویتی بیابد. او هرچند از نظارت‌های شدید و فشارهای آموزشی متنفر است، اما در عین حال با دل‌مشغولی‌های شخصی خود مانند علاقه به سینما، هنر و به یاد آوردن روزهای خوش زندگی در کنار خانواده‌اش دست و پنجه نرم می‌کند.

کنش‌های قدرت الله:

قیس به مرور زمان درمی‌یابد که واقعیت‌های زندگی در یتیم‌خانه با آنچه که به او گفته شده است، بسیار متفاوت است. او به دنبال شناخت بیشتر از دنیای پیرامونش و مفاهیم جدید است. او نسبت به آموزش‌های ایدئولوژیک که از سوی شوروی‌ها به او تحمیل می‌شود، دچار تردید و نگرانی می‌شود. در این مسیر، او با برخی از دیگر کودکان یتیم‌خانه، به ویژه کسانی که در زیر فشارهای ایدئولوژیک قرار دارند، روابط دوستانه برقرار می‌کند.

بحران درونی قدرت الله:

قیس در تلاش است تا به نوعی مقاومت در برابر سیستم آموزشی و زندگی در یتیم‌خانه پیدا کند. او نمی‌خواهد همانند بسیاری از دوستان خود که تحت تأثیر نظام کمونیستی قرار گرفته‌اند، فکر و احساساتش تحت سلطهٔ قدرت‌های بیرونی قرار گیرد. قیس در مواجهه با بحران‌های درونی خود، سعی می‌کند به ارزش‌های فردی و انسانی خود وفادار بماند. او با دل‌مشغولی به سینما و داستان‌های خیالی که در ذهن خود می‌سازد، دست به فرار از دنیای واقعی می‌زند تا بتواند لحظاتی از آزادی و تخیل را تجربه کند.

برخورد قیس با دنیای واقعی

در حین زندگی در یتیم‌خانه، قیس با یکی از معلمان شوروی که در حقیقت یک جاسوس است آشنا می‌شود. این معلم از او می‌خواهد تا به عنوان یک مدل ایدئولوژیک برای دیگر بچه‌ها عمل کند و در تبلیغ تفکرات کمونیستی نقش داشته باشد. قیس که از این درخواست آگاه است، به شدت از آن متنفر می‌شود و به دنبال راهی برای فرار از این وضعیت است.

او در این مسیر با چالش‌های زیادی روبه‌رو می‌شود. او نه تنها باید با فشارهای خارجی روبه‌رو شود، بلکه با تضادهای درونی نیز دست و پنجه نرم می‌کند. از یک طرف، او نمی‌خواهد خود را به ایدئولوژی‌ای که به او تحمیل می‌شود، تسلیم کند، و از طرف دیگر، او باید برای بقا در شرایط سخت یتیم‌خانه و جامعه شوروی مبارزه کند.

پایان فیلم

در پایان، قیس با چالش‌های زیادی روبه‌رو می‌شود که برخی از آن‌ها حتی با عواقب جدی همراه است. اما او در نهایت توانایی می‌یابد که به خود و هویت واقعی‌اش وفادار بماند. فیلم در حالی به پایان می‌رسد که نشان می‌دهد قیس از دنیای ایدئولوژیک و سرکوب‌شدهٔ یتیم‌خانه خارج می‌شود و به دنیای واقعی‌تر و انسانی‌تر دست می‌یابد. این فیلم پیامی دربارهٔ اهمیت حفظ هویت فردی در مواجهه با فشارهای بیرونی و تأثیرات منفی نظام‌های سرکوبگر دارد.

در نهایت :

فیلم “پرورشگاه” داستانی پر از احساسات و درگیری‌های درونی یک نوجوان در قلب جنگ افغانستان است. این فیلم نه تنها به واقعیت‌های تاریخی جنگ افغانستان و اشغال شوروی اشاره دارد، بلکه به چالش‌های هویت فردی و اهمیت آزادی اندیشه نیز می‌پردازد. شهربانو سادات، کارگردان و فیلمنامه‌نویس این فیلم، توانسته است با استفاده از یک داستان شخصی و عاطفی، یکی از پیچیده‌ترین دوره‌های تاریخ افغانستان را به تصویر بکشد.