یک باغچه سبز میشوی در نظرم
آنگاه درخت های آن باغچه را
یک یک به خیال قامت ات میشمرم
عاصی در ایران، هم برای ایجاد ارتباط میان شاعران مهاجر و مقیم آن کشور کوشید و هم آثاری تألیف کرد که به صورت کتاب و مقاله در این کشور چاپ شد و غالباً نیز با پشتکار محمدحسین جعفریان شاعر ایرانی و دوست عاصی همراهی میشد.
اما مدت کوتاهی پس از اقامت عاصی در مشهد، مقامات ایرانی اجازه ماندن به او ندادند و شاعر آواره افغانستانی، نومیدانه روانه کشور شد، در حالی که این بیت حافظ را به دوستش فرهاد دریا (آواز خوان افغان) نوشته بود:
غم غریبی و غربت چو برنمیتابم **** به شهر خود روم و شهریار خود باشم
عاصی و فرهاد دریا از کابل با هم رابطهای نیک داشتند. فرهاد بسیاری از شعرهای عاصی را با آهنگ خوانده است و آخرین کتاب عاصی نیز به همت او چاپ شد.
قهار عاصی با همسرش میترا و تنها فرزندش مهستی، مشهد را به قصد هرات و سپس کابل ترک کرد. بسیار از آن زمان نگذشته بود که خبر درگذشت او بر اثر انفجار خمپاره (هاوان) در کارته پروان کابل، در همه جا پخش شد.
«مقامه گل سوری»، «لالایی برای ملیمه»، «دیوان عاشقانه باغ»، «غزل من و غم من»، «تنها ولی همیشه»، «از جزیره خون» و «از آتش از بریشم»، شش مجموعه شعر عاصی است و «آغاز یک پایان» خاطرات اوست از جریان سقوط کابل به دست مجاهدین و جنگهای داخلی نوشته است. از او شعرهایی چاپ نشده نیز برجای مانده است که یکی از آن میان، سفرنامه او به ایران است که شاید نسخهای از آن نزد خانوادهاش باقی مانده باشد.
«از آتش از بریشم» به دوست هنرمند عاصی، فرهاد دریا خواننده خوش صدای افغانستان فرستاده شد و سالی بعد از درگذشت عاصی، به همت دریا در اروپا به چاپ رسید.
آثار وی:
خودزندگینامه عبدالقهار عاصی
- «آغاز یک پایان» (زمان سقوط کابل به دست مجاهدین و جنگ داخلی افغانستان)
آثار چاپ شده عبدالقهار عاصی
- «مقامه گل سوری»
- «لالایی برای ملیمه»
- «دیوان عاشقانه باغ»
- «غزل من و غم من»
- «تنها ولی همیشه»
- «از جزیره خون»
- «از آتش از بریشم»
- «سال خون سال شهادت»
آثار چاپ نشده عبدالقهار عاصی
- «شمشاد های سرخ خیابانی»
- «از باغچه های تاریک»
- «سال خون، سال جدایی»
- «تا خانقاه خون و شهادت»
- «از آتش از ابریشم»
- «پائیز خونین»
- «دهکدۀ طاعون زده»
- «داستان»
- «در باشگاه شوم شیاطین»
- «سفرنامۀ منظوم»
و شماری سروده های پراکنده، مقالات و چند داستان، نمایشنامه و فیلمنامه