سید محمد ضیاء قاسمی شاعر و سینماگر افغانستانی در ۲۴ آبان سال ١٣۵۴ در منطقه بهسود از ولایت میدان وَردَک به دنیا آمد. در سال ١٣۶۴ همراه خانواده به ایران مهاجرت کرد و تحصیلاتش را تا اخذ مدرک لیسانس کارگردانیِ سینما و تلویزیون از دانشکدۀ صدا و سیماى ایران ادامه داد.
وی فعالیت شعری خود را از سال ١٣٧٠ ه. ش و با همکاری نزدیک با مطبوعات به طور جدی آغاز نمود و مسئول جلسه افغانستان در حوزه هنری سازمان تبلیغات بوده است. قاسمی در سبک کلاسیک فقط غزل میسراید و در شعر نو نیز قالب سپید را ترجیح میدهد.
او در تهران ضمن تأسیس «خانه ادبیات افغانستان»، به مدت سه دوره دبیر «جشنوارۀ ادبى قند پارسى» و همچنین مدیر مسؤل فصلنامۀ ادبى هنرى «فرخار» بود.
وی در سال ١٣٨۶ به افغانستان بازگشت و برای مدتی در کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان مشغول به کار بود. همچنین در افغانستان ضمن بر عهده داشتن مسؤلیت صفحات ادبیات و سینمایى روزنامهی «هشت صبح»، در دانشکده هنرهاى دانشگاه کابل به تدریس اشتغال داشت.
او در طول فعالیت ادبی اش برنده چندین جایزه از جمله برگزیده اول مسابقات شعر دانش آموزی، مسابقات شعر دانشجویی و جشنواره شعر جوان در سراسر ایران شده و همچنین در چند جایزه ادبی نیز داور بوده است.
ضیا در سال ۱۳۹۱ به سوئد مهاجرت کرده و در حال حاضر در آن کشور اقامت دارد. او مسؤل کمیتۀ فرهنگی اتحادیۀ صلصال و دبیر جشنوارهی سالانۀ شعر صلصال و همچنین مدیر مسؤل نشریۀ «کتابنامه» است.
سید محمد ضیاء قاسمی دارای سابقه بیست و دو سال مهاجرت پیوسته و زندگی در ایران است. هم به لحاظ فردی بهترین سال های زندگی وی که سازنده شخصیت ادبی و اجتماعی اش می باشد را در ایران گذرانده است و هم این سال ها را می توان مهم ترین سال های فراز و فرود زندگی هنری مهاجرین در ایران دانست که سیدضیا یکی از چهره های کانونی آن بوده است.
همچنین وی بر خلاف برخی از بزرگان ادبیات مهاجرین که ساکن مشهد بوده اند، در تهران و در کانون بسیاری از تحولات هنری قرار داشته است که پیوند وی را با ساختار های هنری و ادبی ایران چنان عمیق کرده است که حتی پس از بازگشت به افغانستان و مهاجرت دوباره به سوئد این پیوندها همچنان باقی است و از این منظر می توان وی را چهره بسیار شاخصی در پیوندهای فرهنگی و هنری و ادبی بین دو کشور دانست. لذا نشانه شناسی ایران در شعر سید محمد ضیاء قاسمی دارای اهمیتی مضاعف خواهد بود.
نکته جالبی که در زندگی سید محمد ضیاء قاسمی وجود دارد که در شعر وی نیز به نوعی تجلی یافته است نوعی ناپایداری مناسبات فردی و اجتماعی تحت تاثیر سه بار دل کندن از یک جغرافیا و مناسبات اجتماعی آن و رحل اقامت افکندن در جغرافیایی دیگر بوده است. هرچند که وی پیوندهای عمیقی با هر یک از این دوره های زندگی خود داشته و دارد و مناسبات فردی مهمی را حفظ کرده است اما با این وجود گذاشتن و گذشتن نقش پررنگی در این زندگی تا میانسالی داشته است.
کتابهای سید محمد ضیاء قاسمی
- مجموعه شعر «باغهاى معلق انگور»
- مجموعه شعر «پادشاهیِ اندوه»
- مجموعه شعر «سلامی به صبح خراسان»
- منظومه شعر «تكوين»
- مجموعۀ شعر «گزیدهی ادبیات معاصر، شمارهی ١٣٠»
- رمان «زمستان»
- رمان «وقتی موسی کشته شد»
و همچنین گردآوری گزیدهی شعرهای عبدالله نایبی در کتابی تحت عنوان گزیدۀ شعر «کتیبههای آب» و گردآوری گزیدهای از اشعار صوفی عشقری در کتاب گزیدۀ اشعار «من زندهام هنوز»
فیلمهای سید محمد ضیاء قاسمی
- مستند «شعری برای غربت»
- مستند «گلشهر»
- فیلم کوتاه داستانی «سایه»
- فیلم کوتاه داستانی «داستان یک مستند»