گرچه دیر امّا قابلِ‌قبول!

رضا عطایی

ادعای گزافی نیست که تصویر عمومی و تصور رایج از افغانستان، فرهنگ افغانستان و مهاجران افغانستانی در ایران و برای جامعه ایرانی که هماره با بَگراندِ سیاه‌نمایی و بزرگ‌نمایی و آميخته با رنگ و بوی توهین و تحقیر و یا نگاه فرادست-فرودست همراه بوده است؛ محصول چند دهه عملکرد ناشیانه و احمقانه رسانه‌های رسمی ج.ا.ا در این خصوص بوده است.
آن هم برای مقطعی که “تلویزیون” -صداوسیما- تنها ابزار انحصاری-اختصاصیِ “روایت رسانه‌ای” در ایران محسوب می‌شد و شبکه چهار هم برای خودش آبرو و اعتباری داشت، نه در شرایط امروزی که تمامِ صداوسیما در رقابت و مواجهه با شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی، حکم و جایگاه شبکه چهار را هم ندارد.
از باب مُشت نمونه خروار، سریال “چارخونه” تولید و پخش شده همین شبکه سه در دهه هشتاد هجری خورشیدی است که تا روز قیامت لکه و داغ‌ننگِ انگاره “شنبه-چهارشنبه” اش از اذهان مردم ایران و افغانستان، محو و پاک نمی‌شود.
که آثار و تبعات این بازنمایی رسانه‌ای را در موج‌های مهاجرهراسی اخیر، به خصوص در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی به وضوح مشاهده نمودیم.

با این حال ایده و ابتکار “دعوت و حضور داور افغانستانی” برای برنامه “محفل” در شبکه سه، اقدام بسیار ارزشمند و مهمی است که می‌بایست تداوم یابد تا به مرور بتواند در قلوب و اذهان جامعه رسوخ نماید و اندک‌اندک بشوید آنچه را که تا کنون در بازنمایی تصویر افغانستان در تلویزیون ریخته شده است.

وایرال و دیده‌شدن تیکه‌ها و بخش‌هایی از اجرای داور افغانستانی در بزرگترين برنامه قرآنی تلویزیونی ج.ا.ا در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی، گذشته از قابلیت‌ها و مهارت‌های این چهره و نخبه قرآنیِ افغانستانی، حکایت از این دارد که چقدر جامعه ایرانی تشنه شنیدن و دیدن روایت دیگری از افغانستان و فرهنگ آن است.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
این مطلب را مزین به نظرات ارزشمند خود بفرماییدx