
گفتوگو با شیون شرق
در سرزمینی که هنوز بوی باروت و حسرت از لابهلای سطرهای روزمره بالا میزند، نوشتن، گاه تنها راه زندهماندن است. گاهی بهجای در آغوشکشیدن یک

در سرزمینی که هنوز بوی باروت و حسرت از لابهلای سطرهای روزمره بالا میزند، نوشتن، گاه تنها راه زندهماندن است. گاهی بهجای در آغوشکشیدن یک

در فضای فکری و فرهنگی افغانستان، اندیشهورزی انتقادی یکی از نیازهای بنیادی امروز ماست. در همین راستا، خبرگزاری حقیقت گفتوگویی مکتوب و مفصل با دکتر

پرسش: از دنیای شعر و شاعری بگویید چه شد که به طرف دنیای شعر رفتید؟ پاسخ: راستش خودم هم نمیدانم که چه چیزی مرا به

فیلم سینمایی «نهنگها» به نویسندگی و کارگردانی غلامرضا جعفری و تهیهکنندگی محمد احمدی به بخشی از چالشهای جامعه ایرانی و جامعه مهاجران افغانستان به عنوان

اشاره: مژگان ساغر از آندست شاعرانیست که واژهها را نهتنها مینویسد، بل زندگی میکند. زنی افغان، زادهٔ کابل و مقیم در آلمان که سالهاست کلمه

شعر، زبانِ جانِ بیدار است؛ آئینهایست که در آن قامت درد و شکوه انسان نمایان میگردد و شاعر، عارف این راه پرنشیب است؛ نگهبان روشنای

با فرا رسیدن عید سعید قربان، عید ایمان و بندگی در برابر اراده الهی، مردم افغانستان همگام با دیگر مسلمانان در سراسر جهان آن را

این خانه، بوی ادبیات میدهد. شاید شوق زن و شوهر جوان برای تکمیل سرودههایشان در سکوت نیمهشبهاست که روی در و دیوار آن، ردی معطر

رضا عطایی: «ما برای زبان فارسی جنگیدیم؛ اما امروز نه در ایران جایی داریم، نه در افغانستان.» این جملهٔ تلخ عصارهٔ درد منوچهر فرادیس است،

گفتوگو با شاعر، کم از کم زمینهساز دو امکان مهم شده میتواند. نخست تولید متن معنادار و سپس، کشف و دریافت شاعر. گاهی شاعر، سکوت

لیلی غزل، شاعری از دیار مولاناست که روزگار او را هم مانند همشهری نامدارش از بلخ به قونیه و استانبول کشانده است. از او تا

در جهانی که شعر و سیاست در هم تنیدهاند، سمیه رامش نه تنها صدای شاعری است که از دل تبعید برخاسته، بلکه آینهایست از رنجها