سوال: دوست داریم پرسش نخست را با معرفی مختصر از خودتان آغاز کنیم. یعقوب یسنا کی است؟
جواب: انسان از خودش تصورهای آرمانی و غیرمتعارف دارد، اگر خودش خود را معرفی کند یا شکستهنفسی میکند و یاهم زیادهروی میکند و به تعبیر مردم، خود را خیلی مهم جلوه میدهد. در شکستهنفسی نیز نوعی از خودبزرگبینی نهفته است. بهتر است انسان را کسی دیگر غیر از خودش معرفی کند. برای اینکه پرسش شما بی پاسخ نماند، من از شهرستان (ولسوالی) دوشی استان (ولایت) بغلان استم، تا درجهی دکتری ادبیات فارسی تحصیل کردم، مینویسم و مطالعه میکنم و با همسرم و چهار دخترم زندگی میکنم. با نوشتن و روزنامهنگاری هزینهی زندگیم را فراهم میکنم.
سوال: در مورد آثار و کتابهایی که از شما چاپ شده است بگویید. چند مجموعه است و چه موضوعاتی را شامل میشوند؟
جواب: دو مجموعهشعر بنامهای: معشوق و من و ماقبل تاریخ و در غیبت؛ یک رمان (در بازگشت)؛ دو کتاب در بارهی فلسفه و نظریه (داناییهای ممکن متن و روشنگری افسون)؛ سه کتاب در بارهی فردوسی و شاهنامه (واژههای عربی، مقدمهای بر فردوسیشناسی و اسطورههای اوستایی در شاهنامه)؛ دو کتاب در بارهی نقد (خوانش متن و گشودن)؛ یک کتاب در بارهی نگارش (نگارش و روش تحقیق)؛ و یک کتاب در بارهی زنان (زننامه) از من در افغانستان، ایران و هالند چاپ شدهاند و برخی از این کتابها به چاپ سوم رسیدهاند.
سوال: چهچیزی موجب علاقهمندی شما به کتاب و خواندن و نوشتن شد؟
جواب: یک بخش علاقهمندیم طبق معمول تحصیل تا درجهی دکتری و تدریس به عنوان استاد در دانشگاه بوده است، زیرا وقتی یک فرد تحصیل میکند و درس میدهد، باید بخواند و بنویسد. خواندن و نوشتن در وقت تحصیل و تدریس در حقیقت شغل و وظیفه است. اما به مطالعه و نوشتن علاقهمندی شخصی نیز داشتم که برخاسته از کنجکاوی و میلم به شناخت زندگی و هستی بوده است. این علاقه و میل به شناخت پایانیافتنی نیست، انسان تا زنده است در این مسیر میماند و درگیر شناختشناسی خواهد بود.
سوال: آیا کسی الگو و مشوق شما در این زمینه بوده، اگر پاسخ مثبت است، کی و چگونه؟
جواب: من از بسیاریها تاثیر پذیرفتهام و تاثیرپذیری و الگوپذیریم آنقدر زیاد بوده که نمیتوانم نام ببرم. کتاب هر فیلسوف و دانشمندی را که خواندهام از دیدگاه آن فیلسوف و دانشمند تاثیر پذیرفتهام و مشوقم برای شناخت و مطالعهای بیشتر شده است. اما با خواندن هر کتابی از کتاب قبلی به کتاب بعدی گذر کردهام و خودم نیز در جریان مطالعه به دیدگاههایی دست یافتهام که نوشتههایم نتیجهی این دیدگاهها استند. بیمطالعه و تاثیرپذیری ممکن نیست انسان دارای فهمی نسبتاً عمیق و دیدگاه شود. مطالعه استکه تاثیرپذیری، اندیشه، دیدگاه و نوشتن در پی دارد.
سوال: در کدام حوزه بیشتر مطالعه میکنید و مینویسید؟
جواب: یک بخشی از مطالعات و نوشتههایم برای درس و درجههای تحصیل و تدریس بوده که بهعنوان وظیفه انجام دادهام و در بارهی ادبیات بوده و بخشی دیگر مطالعات و نوشتههایم بر اساس میل و علاقهی شخصی بوده که بیشتر مطالعهی آثار فلسفی و نوشتههای نسبتا با طرز دید فلسفی بوده است.
سوال: پیشنهاد و توصیهی شما به جوانانی که میخواهند مطالعه کنند چیست؟ چه کاری انجام دهند تا مطالعات شان منسجم باشد و در مسیر راه دلزده و خسته نشوند؟
جواب: وقتی مکتب و دانشگاه میخوانیم ناگزیریم که مطالعه کنیم و بنویسیم، زیرا در وقت درس خواندن، مطالعه و نوشتن وظیفه است و درحال سپریکردن بخشی از زندگی و عمر خود برای ساختن شخصیت آیندهی خود، ظرفیتسازی و گرفتن تخصص استیم. نباید این عمر و وقت خود را هدر بدهیم؛ آنهم خیلی از بخشی مهم عمر خود را که نوجوانی و جوانی است و در آینده و بعد از ۲۵ سالگی تا پایان عمر آنچه میشویم نتیجهی چگونگی آموزش در مکتب و تحصیل در دانشگاه است. برای درس مکتب و دانشگاه باید طبق برنامهریزی زمانی مطالعه کرد و نوشت. مثلاً روزانه دو ساعت در بخشی از روز یا شب. اگر کسانی علاقهی شخصی به مطالعه و نوشتن داشته باشند، به نظرم طبق میل و علاقهی خود بخوانند، مهم نیست حتماً در بارهی موضوعی خاص بخوانند. اما مهم این استکه پیهم و متداوم مطالعه کنند و اگر دیدگاه و سوژهای در جریان مطالعه به ایشان دست میدهد، بنویسند.
سوال: اگر چیزی نپرسیده باشیم و شما بخواهید شامل این گفتوگوی فشرده باشد، میتوانید به عنوان حسن ختام، ما و مخاطبان را از آن مستفید بسازید.
جواب: فکر و دیدگاه و اندیشهی عمیق ما در نتیجهی مطالعه شکل میگیرد. اگر مطالعهی پیهم و جدی نداشته باشیم به فکر و اندیشهای نسبتا عمیق در بارهی خود، زندگی و جهان دست نمییابیم.
اگرچه خیلی مهم نیست به اندیشهای عمیق در بارهی خود، زندگی و جهان دست یابیم؛ اما درصورتی، کسانی بخواهند شاعر خوب، نویسنده، اندیشمند و دانشمند خوب شوند، مطالعه کنند و بنویسند.