محمد عارف بسام شاعر و نویسنده افغانستانی، در سال ۱۳۶۴ هجری خورشیدی در شهر مزار شریف، مرکز ولایت بلخ، چشم به جهان گشود. از نوجوانی، عشق به ادبیات او را به دنیای شعر کشاند و از همان آغاز، دغدغههای انسانی، اجتماعی و عاطفی در آثارش نمود یافت. شعرهای بسام، با زبانی لطیف و نگاهی ژرف، روایتگر دردهای پنهان، عشقهای خاموش و رنجهای انسانیاند که مخاطب را به تأمل و همدلی فرا میخوانند.
او تحصیلات دانشگاهی خود را در رشتهی فیزیوتراپی در کشور پاکستان به پایان رساند و در سال ۱۳۸۷ موفق به دریافت مدرک لیسانس شد. با این حال، مسیر زندگیاش را بهطور جدی وقف ادبیات کرد و بهعنوان عضو فعال انجمن قلم افغانستان و انجمن نویسندگان ولایت بلخ، در فضای فرهنگی کشور حضور پررنگی داشت.
با فروپاشی سیاسی و اجتماعی افغانستان در سال ۲۰۲۱ میلادی، بسام ناگزیر به ترک وطن شد و اکنون در شهر پاریس، فرانسه زندگی میکند. او عضو «انجمن آتیله هنرمندان در تبعید» است و فعالیتهای ادبی خود را در فضای مهاجرت ادامه داده است. تجربهی غربت، دوری از خانواده و چالشهای مهاجرت، او را به سوی رماننویسی سوق داد. پس از سه سال سکوت، نخستین رمان خود با عنوان «تنهاتر از تنهایی» را نوشت؛ اثری که در طول دو سال شکل گرفت و به بررسی وضعیت زنان افغانستان و رنجهای پنهان آنان میپردازد.
آثار محمد عارف بسام
- مجموعه شعر «نامهی به رئیس جمهور» ۱۳۹۰، کانون فرهنگی پرواز
- مجموعه شعر «اندیشه تلخ امپراطور» ۱۳۹۲، کانون فرهنگی جوانان
- مجموعه شعر «چراغهای گنگ» ۱۳۹۶، انجمن نویسنده گان بلخ
- مجموعه شعر «سایههای بیسرنوشت» ۱۳۹۹، کانون ادبی دیگر
- مجموعه شعر «به کبوتران جهان» ۱۳۹۹، موسسۀ افغانستان جدید
- رمان «تنهاتر از تنهایی» 1403، کانون فرهنگی همزبانان
افزون بر این، در مجموعههای مشترکی چون «چکاوک»، «چهار قناری یک قفس»، «بیا تفنگ را فراموش کنیم»، «ساعت در عکس هم برعکس نمیرود»»، «عشق با حروف مقطع» و «کربلا» نیز حضور داشته و اشعارش در نشریات دولتی و غیردولتی به چاپ رسیدهاند.
از دیگر آثار آمادهی چاپ او میتوان به «هیچ چیز سرجایش نیست» (سفرنامه) و «معشوقههای برفی» (مجموعه رباعی و دوبیتی) اشاره کرد. بسام در جشنوارههای ادبی متعدد داخلی و بینالمللی شرکت داشته و جوایز ارزندهای را نیز از آن خود کرده است.