استاد محمدحسین سرآهنگ در شب برات سال ۱۲۹۶ خورشیدی در محلهی خواجه خوردک (خرابات) کابل دیده به جهان گشود. پدر وی، استاد غلامحسین خان، و پدربزرگش عطاءالحسین خان نام داشت. نیای مادری او، گامالدین معروف به گامو خان، و جد اعلایش عبدالقادر، از موسیقیدانان برجستهی دوران خود بودند.
اگرچه نام استاد سرآهنگ با تاریخ شکوفایی موسیقی غزل و کلاسیک افغانستان گره خورده است، پدرش، استاد غلامحسین خان، نیز نقش بسزایی در پایهگذاری و گسترش موسیقی در میان عموم مردم داشت. وی موسیقی را از محیط خرابات به عرصههای آموزشی مانند کودکستانها، مکاتب، دانشگاهها و مراکز نظامی انتقال داد. استاد سرآهنگ نخستین آموزههای موسیقی را از پدر فراگرفت و استعداد خارقالعادهی او در کودکی توسط پدر شناسایی شد، که همین امر زمینهساز تبدیل شدن وی به یکی از بزرگترین هنرمندان منطقه گردید.
استاد سرآهنگ تا صنف هشتم در مکتب امانیه (لیسهی امانی) تحصیل کرد و همزمان نزد پدر به آموختن موسیقی پرداخت. استاد غلامحسین خان با درک استعداد و علاقهی پسرش، او را برای ادامهی تحصیلات موسیقی به هند برد و تحت تعلیم استاد عاشق علی خان، ملقب به “چراغ پنجاب”، قرار داد. استاد عاشق علی خان به استاد غلامحسین لقب “بابهجی” داده بود. نقل است که در یکی از سفرهای استاد قاسم به بمبئی، هنگام ملاقات با استاد عاشق علی خان، پرسید آیا شاگردش (سرآهنگ) چیزی آموخته است؟ استاد عاشق علی در پاسخ گفت: “بابهجی همه چیز به فرزندش آموخته است و من در شگفتم که چه چیزی میتوانم به او بیاموزم.”
استاد سرآهنگ در یکی از برنامههای رادیویی خود به عبدالوهاب مددی اشاره کرد که راگ “دُرگه” را از پدرش آموخته و در واقع بخش عمدهی دانش موسیقی خود را مدیون تعلیمات اوست، حال آنکه استاد عاشق علی خان بیشتر در پرورش آواز و حنجرهی او تأثیرگذار بوده است.
پس از شانزده سال تحصیل در هند، استاد سرآهنگ به کابل بازگشت و همکاری خود را با رادیو افغانستان آغاز کرد. در آن دوران، او با نام محمدحسین شناخته میشد. در سال ۱۳۲۹ خورشیدی، با دریافت لقب استادی، به جوانترین استاد موسیقی افغانستان تبدیل شد. در همان سال، گروهی از هنرمندان نامدار هند در سینمای پامیر کابل برنامه اجرا کردند و استاد سرآهنگ به نمایندگی از افغانستان در این مراسم شرکت نمود. به پاس هنرمندیاش، از سوی ریاست مستقل مطبوعات و شاروالی کابل، لقب استادی و مدال طلا به وی اعطا شد.
خانواده و فرزندان استاد سرآهنگ
استاد محمدحسین سرآهنگ از دو ازدواج، صاحب چهار فرزند شد. از ازدواج نخست، استاد الطاف حسین سرآهنگ (فرزند ارشد) و از ازدواج دوم با دختر استاد شیدا، ذاکر حسین سرآهنگ و دو دختر به دنیا آمدند.
استاد الطاف حسین سرآهنگ، از خوانندگان برجستهی موسیقی کلاسیک و غزل افغانستان، به صورت رسمی نزد استادان امانت علی خان و فتح علی خان آموزش دید؛ چرا که در سنت موسیقی کلاسیک، آموزش مستقیم توسط پدر مرسوم نبود. ذاکر حسین سرآهنگ نیز که فرزند محبوب استاد بود، در موسیقی کلاسیک و غزل تبحر یافت و اکنون در مزارشریف به تدریس موسیقی مشغول است.
استاد سرآهنگ علاقهی ویژهای به پسرش الطاف حسین داشت. هنگامی که الطاف حسین در کودکی به بیماری کلیه مبتلا شد و درمانها در کابل و پاکستان نتیجهای نداشت، استاد او را به هند برد و در اجمیر شریف، با نواختن راگ بهوپالی و دعا، بهبودی او را از خواجه نظامالدین اولیا طلب کرد. الطاف حسین سلامت خود را بازیافت و پس از بازگشت به کابل، تحت آموزشهای دقیق پدر قرار گرفت. استاد سرآهنگ در مصاحبهای با مجلهی ژوندون ابراز امیدواری کرد که روزی الطاف حسین جایگاه او را پر کند. الطاف حسین در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۵ میلادی به ترتیب لقبهای «سنگیت کالا راتنا» و «سنگیت سمیرو» (کوه بلند موسیقی) را در هند دریافت کرد.
علاقه به بیدل و تحول هنری
استاد غلامحسین خان، پدر استاد سرآهنگ، از علاقهمندان شعر بیدل بود و بسیاری از غزلیات او را اجرا میکرد. با این حال، استاد سرآهنگ در آغاز فعالیت هنری خود، بیدل نمیخواند. تحول او به سمت بیدلخوانی پس از مواجههای انتقادی با عبدالحمید اسیر (قندی آغا) در کافهی شاقل رخ داد. قندی آغا پس از شنیدن اجرای استاد، با بیان اینکه «عطش ما باقی ماند»، او را به خواندن بیدل ترغیب کرد. استاد سرآهنگ به مدت ۱۶ سال نزد قندی آغا به آموختن شعر بیدل پرداخت و به چنان مهارتی دست یافت که خود به تحلیل ابیات بیدل میپرداخت. مولانا قربت، از دوستان استاد، در وصف او سرود:
عقل قاصر چه توان رفعت او دریابد؟
آسمان هم نرسیدهست به پای بیدل
فعالیت در دربار و روابط با پادشاهان
موسیقی کلاسیک و غزل از دیرباز در دربار شاهان افغانستان جایگاه داشت. استاد سرآهنگ به عنوان آخرین خوانندهی مطرح دربار کابل، ابتدا همراه پدرش به ارگ دعوت شد و پس از دریافت لقب استادی در سال ۱۳۲۹ خورشیدی، به عنوان بلندمرتبهترین خوانندهی دربار شناخته شد. محمدظاهر شاه به موسیقی کلاسیک علاقهی ویژهای داشت و استاد سرآهنگ را بر دیگران ترجیح میداد. برنامههای استاد در ارگ جنبهی آموزشی داشت و او به معرفی راگها، تحلیل غزلها و تاریخچهی موسیقی میپرداخت.
با این حال، استاد سرآهنگ همواره متواضع و مردمدوست باقی ماند. او در عین رعایت ادب، از بیان حقایق ابایی نداشت و در اشعاری که در دربار میخواند، به ناپایداری قدرت و ثروت اشاره میکرد:
لعل و یاقوت و جواهر چیست بر تاج شهان؟
بر سر شاهان به این نیرنگ سنگ انداختند
استاد سرآهنگ، به عنوان یکی از برجستهترین چهرههای موسیقی کلاسیک افغانستان، نقش مهمی در ترویج و گسترش این سبک ایفا کرد. او با نگارش کتاب ارزشمند «قانون طرب»، که نخستین بار در سال ۱۳۴۹ به صورت مجموعه مقالات در مجله «پشتون ژغ» منتشر شد، گامی مؤثر در مستندسازی و آموزش موسیقی برداشت. علاوه بر این، رسالهای با عنوان «موسیقی راگها» از او به یادگار مانده که تاکنون به چاپ نرسیده است.
در طول دوران فعالیت هنری، استاد سرآهنگ شاگردان بسیاری تربیت کرد که بعدها به چهرههای شاخص آواز و نوازندگی در افغانستان تبدیل شدند. از جمله برجستهترین شاگردان او میتوان به استاد الطاف حسین سرآهنگ (فرزند او)، استاد عبدالمحمد هماهنگ، استاد شریف غزل، احمد ولی، نعیم نظری، شریف پرونتا، امانی، سخی احمد حاتم و الفت آهنگ اشاره کرد. همچنین از جامعه هندوان و سیکهای افغانستان، پوکرداس، لعلوچند، کرتار سینگ و اوتار سینگ از محضر او بهره بردند. استاد سرآهنگ در یکی از مصاحبههای خود، به شاگرد برجستهای به نام شیودیو رای در هند اشاره کرده است، که در یکی از دانشگاههای هند به تدریس موسیقی مشغول میباشد.
در حوزه نوازندگی، استاد سرآهنگ تأثیر قابل توجهی بر نسل جدید موسیقیدانان گذاشت. از میان نوازندگان برجستهای که از او فنون موسیقی کلاسیک را آموختند، میتوان به استاد مجید سپند (ستارنواز)، استاد فقیر حسن سارنگ (ویولن نواز)، استاد سرور (هارمونیه نواز)، استاد سلیم قندهاری (سنتور نواز) و استاد غلام فرید (کلارنت نواز) اشاره کرد. این هنرمندان، با بهرهگیری از آموزههای استاد سرآهنگ، توانستند ظرافتها و پیچیدگیهای موسیقی راگهای کلاسیک را با مهارت و درک عمیق اجرا کنند.
اواخر عمر و درگذشت
استاد سرآهنگ علیرغم جایگاه بلند هنری، از حمایت مالی دربار بیبهره بود و تا پایان عمر در خانههای اجارهای زندگی کرد. او در ۱۶ جوزای ۱۳۶۱ خورشیدی در بیمارستان ابنسینای کابل درگذشت و در شهدای صالحین به خاک سپرده شد. در ساعت ۹ صبح روز یکشنبه، ۱۶ جوزای ۱۳۶۱ خورشیدی، پیکر استاد محمدحسین سرآهنگ از شفاخانهٔ ابنسینا (کلینیک صدری) با حضور گستردهٔ مقامات دولتی، از جمله مسئولان وزارت اطلاعات و کلتور، رادیو تلویزیون، و انبوهی از هنرمندان و علاقهمندان تشییع شد.
بر پایهٔ وصیت استاد، جنازهٔ ایشان پیش از انتقال به آرامگاه، به گذر خرابات — زادگاه و خاستگاه هنریاش — برده شد تا پیران و اهالی این محله، که سالها شاهد شکوفایی هنر او بودند، برای آخرین بار با این «سرحلقهٔ خراباتان» وداع کنند.
سپس، پیکر استاد در میان انبوه جمعیت سوگوار به سمت مسجد پل خشتی انتقال یافت و پس از اقامهٔ نماز جنازه، در گورستان شهدای صالحین کابل به خاک سپرده شد. این مراسم، با حضور بیشمار دوستان، شاگردان، و شیفتگان موسیقی اصیل افغانستان همراه بود که هر یک به شیوهٔ خود، پاسداشت یاد و میراث هنری این استاد بیبدیل را گرامی داشتند.
القاب و افتخارات هنری استاد محمدحسین سرآهنگ
استاد محمدحسین سرآهنگ در طول حیات هنری پربرگشت خود، به پاس خدمات ارزندهاش در عرصهی موسیقی کلاسیک، از مراکز معتبر هنری و دانشگاههای هند، القاب و عناوین متعددی دریافت نمود که از جمله میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
- کوه بلند موسیقی (اعطا شده توسط دانشگاه چندیگر هند به پاس جایگاه رفیع و بیبدیل در موسیقی کلاسیک)
- ماستر، دکتر و پروفسور موسیقی (اهدا شده از سوی دانشگاه کلاکندرا در کلکته در recognition of دانش عمیق و تسلط استاد بر نظریهها و اجرای موسیقی)
- سر تاج موسیقی (اعطا شده توسط دانشگاه مرکزی اللهآباد به عنوان برجستهترین چهرهی موسیقی کلاسیک)
- بابای موسیقی (پتیاله) (دریافت شده پس از اجرای آخرین کنسرت در دهلی (۱۳۵۷ خ. به پاس نقش پدرانهاش در تربیت نسلهای موسیقیدان)
- شیر موسیقی (اهدا شده توسط دانشگاه اللهآباد در زمستان ۱۳۶۰ به مناسبت شجاعت هنری و نوآوریهای بینظیر در موسیقی)
این القاب نهتنها گواهی بر مهارت فنی استاد، بلکه نشاندهندهی تأثیر عمیق او در تحول موسیقی کلاسیک در سطح منطقهای است. هر یک از این عناوین در مراسمی رسمی و با حضور اساتید برجستهی موسیقی هند به وی اعطا گردید.