کافه‌ی کتاب عرفان؛ جایی که برای گسترش فرهنگ کتاب‌خوانی نفس می‌کشد

کافه‌ی کتاب عرفان؛ جایی که برای گسترش فرهنگ کتاب‌خوانی نفس می‌کشد

فضا پر از سکوتی آرامش‌بخش است و بوی قهوه‌ی تازه‌دم‌کرده و کتاب، درون سالن پییچده است. روایت‌ها و اندیشه‌های چیده‌شده میان قفسه‌های کتاب، از مهمانان در کافه پذیرایی می‌کند. کافه‌ی عرفان در ناحیه‌ی سوم شهر کابل، فضایی پر از آرامش را برای علاقه‌مندان کتاب فراهم کرده و برای ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی تلاش دارد.

در یکی از روزهای بهار، در برنامه‌ای که برای پذیرایی از سیدمرتضا شاه‌ترابی، نویسنده و مدرس ادبیات داستانی، شکل داده شده، جوانان زیادی به چشم می‌خورند. سیدمرتضا شاه‌ترابی، پس از ۱۸ سال از ایران به افغانستان بازگشته است؛ چیزی که باعث شده کافه‌ی کتاب عرفان برنامه‌ای را به خوش‌آمدگویی از او ترتیب بدهد.

ترابی در این برنامه، در باره‌ی داستان‌نویسی، می‌گوید: «جایی‌که دنیای واقعن کوچک می‌شود؛ دنیای واقعن کلان می‌شود و می‌توانم تخیل خودم را بر واژه‌گان قلم استوار کنم و به هم‌نسل‌های خودم روایت کنم.»

در مطالعه‌هایی که بر اساس فرهنگ کافه‌نشینی صورت گرفته، دیده می‌شود که کافه‌ها نقش برجسته‌ای در ایجاد تجمع‌ها و انجمن‌های فرهنگی و ادبی داشته ‌اند. «داستان داشتیم، برنامه خیلی خوبی بود و چیزهایی که این جا بود قشنگ بودند.»

شماری از جوانان فعال و علاقه‌مند به کتاب، وجود کافه‌های کتاب را در هر شهری یک نیاز می‌دانند و می‌گویند که کافه‌ها در کنار دمی آسودگی، زمینه‌ی کتاب‌خوانی را نیز فراهم می‌‌کند.

کاظم نویسا، جوان فعال می‌گوید: «معمولن کافه‌ها برای رفع خستگی و تفریح استفاده می‌شود؛ ولی می‌شود که از این تفریح هم به عنوان تفریع و هم به عنوان یک کار مفید استفاده کرد؛ به جایگاه مراجعه به تفریح‌گاه‌ها به کافه‌ی کتاب‌ها مراجعه کرد.»

کافه‌ها از گذشته‌های دور در به‌شگوفارساندن اندیشه‌ها نقش سازنده‌ای داشته و با گذشت زمان و افزایش محبوبیت کافه‌ها، کم‌کم فرهنگیان، ادیبان، شاعران، داستان‌نویسان و اندیشمندان وارد کافه‌ها شدند.

علی افتخاری، مسئول بخش اداری موسسه‌ی انتشارات عرفان، در رابطه به نقش کافه‌ها در رشد و شکوفایی اندیشه‌ها، می‌گوید: «کافه‌ها از قدیم بیش‌ترین نقش را در تجمع انسان‌هابرای اندیشیدن داشتند؛ برای نمونه می‌توانیم به مهم‌ترین مکتب‌های ادبی نظیر داداییسم، سوریالیسم، رمانتیسم و اگزیستانسیالیسم اشاره کرد که در کافه‌های فرانسه، آلمان، سوئیس و انگلیس پس از بحث و گفت‌وگوهای فراوان شکل‌گرفتند.»

کتاب و کافه رابطه‌ی عمیقی با هم دارند. تعدادی زیادی از فرهنگیان این ارتباط را مستقیم می‌دانند و می‌گویند که این دو پدیده، یکی به عنوان عمل کننده و دیگری به عنوان تسریع‌کننده‌، نقش می‌آفریند.

افتخاری در این کافه نیز، نظر مشابهی دارد. «در کافه‌ها تفکر و اندیشه‌های ادبی شکل می‌گرفتند و کتاب‌ها حاصل این اندیشه و فکر را بازتاب می‌دادند؛ پس رابطه‌ی کافه و کتاب به نحوی مستقیم است.»

کافه‌ها از زمان قدیم به این سو محل گردآمدن نخبگان و انجمن‌های فرهنگی و ادبی بوده و گفت‌وگوها و تبادل اطلاعات را بین نخبگان افزایش داده‌ که این خود سبب تالیف کتاب‌هایی با محتوای خوبی شده است.

شعبان سکندری، مسئول فروش انتشارات عرفان، در برابر پرسش دلیل ایجاد کافه، می‌گوید که کافه‌های کتاب که نماد آرامش و صلح درونی است، گسترش آن می‌تواند باعث رشد ذهنی شهروندان شود. «انگیزه و هدف ما خدمت به جامعه و قشر فرهنگی و ادبی ا‌ست؛ البته در راستای تعلیم اسلامی و با درنظرداشت رهنمودهای فرهنگی و ارزش‌های دین مبین اسلام.»

کافه‌ی عرفان در کنار فراهم‌کردن زمینه‌ی مطالعه به شهروندان، هر هفته میزبان بزم‌های هنری، داستان‌نویسی، شعرنویسی و معرفی اثرهای هنری نیز است که به کشاندن شهروندان به سمت کتاب کمک می کند.

 

 

بخشی از سخنان سیدمرتضا شاه‌ترابی در نقد کتاب “بی‌بادبان” نوشته شفیق نامدار در این جلسه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
این مطلب را مزین به نظرات ارزشمند خود بفرماییدx