خبرنگار ایبنا در بازدید از غرفه ناشران افغانستان گزارش می‌دهد: کتابی به من بدهید که افغانستان را جور دیگری تصویر کرده باشد

لینک کوتاه: https://kabulestan.com//?p=2625

سی‌ودومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در حال برگزاری است و برخلاف انتظار، افزایش قیمت کتاب هم نتوانسته مردم را از خرید کتاب منصرف کند و راهروهای شبستان چون دوره‌های گذشته شلوغ است. از جمعیت شبستان عبور می‌کنم و از طریق یکی از راه‌پله‌ها، خودم را به نیم‌طبقه شبستان می‌رسانم. جایی که ناشران خارجی غرفه دارند. هر چه باشد عنوان نمایشگاه بین‌المللی است و ناشران خارجی هم سهمی از آن دارند. چین مهمان ویژه این دوره از نمایشگاه کتاب تهران است و غرفه‌اش بیشتر از همه در چشم بازدیدکنندگان ناشران خارجی است. اما سالن را که قدم بزنید، ناشرانی از کشورهای ژاپن، روسیه، جمهوری آذربایجان، یمن، افغانستان، لبنان و… هم غرفه دارند و کتاب‌های خود را عرضه می‌کنند. در میان این کشورها، ناشران کشور دوست و همسایه ایران، یعنی افغانستان پرشورتر و پرتعدادتر از سایر کشورها هستند و علاوه بر نماینده سفارت این کشور در ایران، هشت ناشر داخلی و مهاجر افغانستان مهمان نمایشگاه کتاب تهران هستند.

انتشارات «سعیدی» – که نماینده اتحادیه ناشران افغانستان هم هست – انتشارات «صبح امید»، انتشارات «کودکانه» و انتشارات «واژه»، چهار ناشر از داخل افغانستان و انتشارات «احراری»، «تاک»، نشر «آمو» و «خانه کودکان آفتاب» چهار ناشر از مهاجرین افغانستان که در ایران فعالیت دارند؛ مهمانان این دوره از نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران هستند که تقریبا در انتهای نیم‌طبقه شبستان و در کنار یکدیگر غرفه دارند.

در غرفه نماینده سفارت افغانستان باب گفت‌وگویم با سوسن نگاه‌بکتاش، کارمند بخش فرهنگی این سفارت باز می‌شود. خانم میانسالی که 25 سال پیش به ایران آمده و خیلی درگیر امروز افغانستان نبوده. از لابه‌لای صحبت‌هایش متوجه می‌شوم شاعر هم هست و چند کتاب شعر در کارنامه ادبی خود دارد. جدیدترین کارش «نگارینه» نام دارد و می‌گوید تازه دو روز است که منتشر شده است. در توضیحش هم می‌گوید: «مجموعه شعر آزاد و سپید و احساس واقعی خودم است.» مجموعه شعر دیگری هم به نام «سوسنی‌ها» دارد که در نمایشگاه کتاب قبل عرضه شده است.

سوسن نگاه‌بکتاش می‌گوید: «از دهه هفتاد شعر سپید را آغاز کردم، شعرهای سهراب سپهری، فروغ‌فرخ‌زاد و دیگر شاعران ایرانی را می‌خواندم و خیلی هم علاقه داشتم، اما از کسی الگوبرداری نکردم. چون شعر بیان اندیشه و احساس یک شاعر است و آنچه را که خودش احساس می‌کند، روی کاغذ می‌ریزد. نمی‌شود که از کسی تقلید کند. البته زبان شعر در سه کشور فارسی‌زبان افغانستان، تاجیکستان و ایران مشترک است. مردم افغانستان هم شاعران ایران را دوست دارند و اصولا شاعران ایران را بیشتر می‌پذیرند و چون زبان مشترک است، قطعا ادبیات و شعر ایران بر افغانستان تاثیر داشته است.»

مهم‌ترین برنامه ناشران افغانستان روز یازدهم اردیبهشت است که به عنوان روز افغانستان در نمایشگاه کتاب است، در این روز از یک انتشارات جدید التاسیس به نام «انتشارات آمو» رونمایی می‌شود. انتشاراتی که به نوعی ویژه محسوب می‌شود و در ایران مانند آن نیست. چون تنها ناشر افغانستانی است که از وزارت ارشاد ایران مجوز چاپ می‌گیرد و ناشر تخصصی ادبیات داستانی و شعر افغانستان است که بیشتر شامل ادبیات معاصر افغانستان می‌شود.

از خانم بکتاش کتاب شعرش را با امضای خودش هدیه می‌گیرم و راه غرفه ناشران افغانستان را پیش می‌گیرم. جایی انتهای سالن بخش ناشران خارجی که در تصورم جایی به دور از هیاهو و خلوت است اما به اولین غرفه که می‌رسم تصورم رنگ می‌بازد. واقعیت این است که بازدیدکنندگان این غرفه‌ها کمتر از غرفه ناشران ایرانی نیست. طیفی از مخاطبانی که هرچند بیشتر آن‌ها جوانان افغانستانی هستند، اما حظور پر رنگ مخاطبان ایرانی هم غیر قابل انکار است.

دومین غرفه، غرفه انتشارات تاک است که از نمایشگاه سال قبل با آن‌ها آشنایی دارم، امسال یک نشر دیگر به نام «آمو» هم به غرفه آن‌ها اضافه شده که از مریم نظری، مسئول غرفه ماجرای آن را جویا می‌شوم. نظری خود را مدیر داخلی انتشارات جدیدالتاسیس آمو معرفی می‌کند و می‌گوید: «انتشارات آمو ناشر تخصصی ادبیات افغانستان است، که با مجوز وزارت ارشاد ایران فعالیت می‌کند و دوستان ایرانی هم می‌توانند کتاب‌های ما را در ایران تهیه کنند. مدیر مسئول این انتشارات در ایران، نادر موسوی است که خود از فعالین حوزه کودک و ادبیات افغانستان است. امسال اولین سال شرکت انتشارات آمو در نمایشگاه کتاب تهران است و با 43 عنوان کتاب در حوزه شعر و داستان افغانستان آمده است.»

نظری را هم از سال قبل و با انتشارات تاک می‌شناختم. دومین سال است که شرکت در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران را تجربه می‌کند و این حضور را اتفاق مثبتی می‌داند. او می‌گوید: «ما سال قبل با انتشارات تاک در نمایشگاه کتاب شرکت کردیم، اما امسال انتشارات آمو و تاک که دو انتشارات از افغانستان هستند را کنار همدیگر داریم. در کل حضور ما در نمایشگاه کتاب اتفاق خوبی است، چون زبان ما هم فارسی است، این بستر فراهم است که ما به آسانی کتاب‌های مخاطبین، چه دوستان ایرانی و چه حدود سه میلیون مهاجر افغانستانی که در ایران هستند را عرضه کنیم. به هر حال این سه میلیون مهاجر همیشه دوست داشته‌اند که از ادبیات افغانستان بخوانند و در نمایشگاه بین‌المللی این فرصت فراهم می‌شود و دوستان می‌توانند بیایند کتاب‌ها را بخوانند.
البته کار مهمی که امسال انجام دادیم، این است که توانستیم مجوز انتشارات آمو را بگیریم که بتوانیم با مجوز وزارت ارشاد ایران کتاب‌های داستانی افغانستان را در ایران عرضه کنیم که این محدود به دوره نمایشگاه نیست و پس از آن هم دوستان می‌توانند کتاب‌ها را تهیه کنند.»

جای نشر افغانستان در بخش ناشران عمومی است
نظری از جایی که امسال برای انتشارات افغانستان در نظر گرفته شده، گلایه دارد؛ گلایه‌ای که دیگر ناشران افغان هم دارند. او می‌گوید: «استقبال خوب است، منتهی جای ما بد است و مخاطبان به سختی می‌توانند ما را پیدا کنند. بهتر است که نشر افغانستان را به بخش داخلی ببریم و برای نمایشگاه سال آینده تمام تلاشمان این است که این اتفاق بیفتد؛ چون استقبال و بازدید بیشتر از نشر عمومی است. کتاب‌های ما هم فارسی است و مخاطبان ایرانی هم می‌توانند آن‌‌ها را بخوانند. من این شیفتگی را در دوستان ایرانی که مخاطب ما هستند می‌بینم و حتی خیلی از آن‌‌ها که سال قبل از ما کتاب خریداری کرده‌اند، امسال دوباره به سراغ ما آمده‌اند و کتاب‌های بیشتری از ما می‌خواهند، که این موجب خوشحالی من و همکارانم است.»

از کتاب‌های جدیدشان هم خبر می‌گیرم و آماری که اعلام می‌کند تفاوت زیادی با انتشارات ایران دارد. نظری می‌گوید: «امسال انتشارات تاک علاوه بر کتاب‌های داستان جدید، یک مجموعه 28 جلدی شعر و یک مجموعه 15 جلدی داستان، گزیده داستان‌های نویسنده‌های معاصر افغانستان است؛ که از کارهای خاصی است که در انتشارات تاک عرضه شده است. دوستانی که با نویسندگان و شاعران افغانستان آشنا هستند، می‌دانند که کتاب خیلی از این شاعران و نویسندگان در ایران موجود نبوده و در این مجموعه می‌توانند آثار آن‌ها را پیدا کنند.

رنج‌های زنان افغانستان پرفروش است
با خودم فکر می‌کنم اگر بخواهم کتابی از انتشاراتشان برای خودم بگیرم، کدام کتاب‌ها خواهد بود. اطلاعات محدودم از ادبیات معاصر و نویسندگان و شاعر افغان هم بیش از پیش دستم را برای انتخاب بسته است. بهترین راه کتاب‌های پرفروش است؛ کتاب‌هایی که بیشتر از همه تقاضا دارند و برای همین از نظری درباره کتاب‌های پرفروششان می‌پرسم.
او می‌گوید: «تقریبا همه نوع کتابی تقاضا داریم، اما داستان‌هایی که در حوزه زنان؛ رنج‌های زنان افغانستان است، بیشتر تقاضا می‌شود. حتی مخاطبانی داشتیم که از ما کتابی را تقاضا داشتند که افغانستان را جور دیگری تصویر کرده باشد. در بخش کودک کتاب‌های افسانه متقاضی زیادی داشته و کتاب‌هایی که در ایران جایزه بردند مثل آثار «رهنورد زریاب»، یا کتاب‌هایی که در سطح جهانی جایزه برده‌اند، مثل کتاب‌های «عتیق رحیمی»، همیشه جزو پرفروش‌های ما بوده‌اند. کتاب‌های «محمد‌حسین محمدی» – که مدیر انتشارات تاک هست – کتاب‌هایش در ایران جایزه‌های هوشنگ گلشیری، یلدا، نوروز را کسب کرده است و از کسانی است که نشر چشمه ایران هم کتاب‌های او را چاپ می‌کند. البته هنوز روزهای اول نمایشگاه است و خیلی نمی‌توان برآورد کلی کرد، اما در مجموع فکر می‌کنم این دوره نمایشگاه برای انتشارات افغانستان دوره خوبی خواهد بود.»

خیلی‌ها انتظار دارند افغانستان در حوزه ادبیات ضعیف باشد
نظری شرکت در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران را برای انتشارات افغانستان مهم و مفید می‌داند و می‌گوید: «خیلی‌ها انتظار دارند افغانستان در حوزه ادبیات ضعیف باشد، اما دوستانی که در نمایشگاه از غرفه‌های ما بازدید می‌کنند، می‌‌بینند که مثلا انتشارات تاک 168 عنوان کتاب، یا انتشارات آمو 43 عنوان کتاب دارد؛ که این هم برای آن‌ها هم مایه تعجب و هم خوشحالی است که افغانستان اینقدر رشد داشته است. از طریق این کتاب‌ها ما می‌توانیم فرهنگ مردم افغانستان را نشان دهیم. چون به اعتقاد بنده مهم‌ترین چیزی که می‌تواند فرهنگسازی کند، ادبیات است و از طریق ادبیات می‌توانیم فرهنگ مردم افغانستان و ایران را – که از نظر من یک ملت با زبان، فرهنگ و پیشینه یکسان هستند – به یکدیگر نشان دهیم. با این کتاب‌ها می‌توانیم دید مردم را عوض کنیم و از آن فضای جنگ و خشونتی که همه با آن دید به افغانستان می‌نگرند، فاصله بگیریم. در کل شرکت انتشارات افغانستان در نمایشگاه بین‌المللی برای ما خوب بوده، چون بازتاب خبری داشته و برای همه سوال پیش می‌آید که اگر انتشارات افغانستان اینقدر قوی ظاهر شده و با بیش از 200 عنوان کتاب به نمایشگاه کتاب آمده، این کتاب‌ها چیست؟ و این حتما در روند فروش ما تاثیر می‌گذارد».

ادبیات ایران و افغانستان اصلا شبیه نیست بلکه یگانه است
در غرفه‌های ناشران افغانستان به دنبال کتابی خاص می‌گردم تا دست خالی از آنجا برنگردم که به «محمدسرور رجایی»، معاون خانه ادبیات افغانستان برمی‌خورم. مسندش مرا به همان سوال کلیشه‌ای می‌کشاند که «چه شباهتی بین ادبیات ایران و افغانستان است؟» یا اینکه «تاثیر ادبیات ایران و افغانستان بر یکدیگر چطور است؟» اما پاسخش من را از سوالم پشیمان می‌کند. او معتقد است: «بین ادبیات ایران و افغانستان اصلا تشابه نیست، بلکه یگانه است. هر کس که در ارتباط ادبیات افغانستان و ایران دوگانگی قائل شود، از ادبیات فارسی چیزی نمی‌فهمد. حافظ، مولانا، سعدی، خیام، عطار، سنایی و… هرچه بزرگان ادبی را بشماریم، ریشه‌های ادبیات و زبان پارسی است. زبان و ادبیات افغانستان هم زبان پارسی است.

معاون خانه ادبیات افغانستان می‌گوید: «ما همدیگر را می‌فهمیم، همین‌که ما الان بدون مترجم با هم حرف می‌زنیم، این یگانگی ادبیات ما را می‌رساند. بنابراین ما براساس ریشه‌های یگانه هستیم و فاصله انداختن کار خوبی نیست. به باور من اگر در افغانستان ادبیات فارسی را به نام فارسی دری و در ایران با عنوان فارسیِ فارسی رایج کرده‌اند، این کار مخالفان زبان و ادبیات فارسی بوده؛ چون ما یگانه هستیم و هیچ‌گونه دوگانگی نداریم.
اگر تفاوتی هم بین ادبیات و زبان ایران و افغانستان وجود داشته باشد، تفاوت در گویش‌های ماست که در افغانستان به گونه‌ای دیگر و تقریبا با زبان فارسی قدیمی‌تر صحبت می‌کنند؛ ولی در ایران کمی نو شده است. حتی درداخل ایران هم فارسی تهران تا فارسی مشهد، شیراز و… فرق دارد پس این گویش‌ها است که تفاوت دارد نه زبان فارسی. به عبارت دیگر زبان ما یگانه‌ است. فارسی ایران و افغانستان یکی است، فقط لهجه‌های ما فرق دارد. لهجه تهرانی، مشهدی، کابلی، حتی لهجه لاهوری و لهجه عشق‌آباد و دوشنبه تاجیکستان داریم؛ بنابراین خیلی خوب است که ما لهجه‌های یکدیگر را بشناسیم و به واسطه پشتوانه تاریخی یگانگی زبان فارسی با یکدیگر رابطه برقرار کنیم.»

تقویت رفاقت و همدلی ایران و افغانستان در نمایشگاه کتاب تهران
رجایی هم شرکت افغانستان در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران را یک گام مثبت و مفید می‌داند و می‌گوید: «به باور من نمایشگاه کتاب ایران در این سال‌ها کمک زیادی به روابط بین ایران و افغانستان کرده است. یگانگی و شناخت و رفاقت و همدلی ما را بیشتر کرده است. قطعا نمایشگاه کتاب به عنوان یک داد و ستد بی‌واسطه فرهنگی رفاقت ما را تقویت می‌کند. اگر دقت کنید، در رسانه‌های ایران، حتی در بین مخاطبان فرهنگی ایران که این ارتباط برقرار شده، بیشتر رفاقت ایجاد شده و آن دیوار نامرئی که ذهنیت‌های ما ناخواسته ایجاد کرده بود را کمتر می‌بینیم».

با تهیه چند کتاب از نویسندگان جدید افغانستان، از جمع دوستان هم‌زبان افغانستانی خارج می‌شوم. دوستانی که با سلاح ادبیات و کتاب به میدان آمده‌اند تا ذهنیت امثال من را نسبت به کشورشان عوض کنند و بگویند افغانستان خیلی بیشتر از آن کشور جنگ‌زده‌ای است که در ذهن ماست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *