محمد کاظم کاظمی

گلولهٔ برفی تعمیم

_ من یک بزهکاری دیدم. همه این مردم بزهکار هستند. _ طرف همه مردم ما را بزهکار خواند. همه این‌ها نژادپرست هستند. _ طرف همه

موسی عصمتی

دورتر را ببینیم

مادرم خدابیامرز با اینکه سواد نداشت، اما از درک و شعور بالایی برخوردار بود. بارها از او شنیده بودم که می‌گفت: «آدم باید دورترها را

زینب بیات

پنجره‌های اسلیمی

می‌نویسم از پس روزهای جان‌گداز جنگ، زیر آسمان مشترک، شراره‌هایی که بارید به جان همه‌مان، ایرانی و افغانستانی. و در هم‌‌آمیخت خون مادر هشت ماهه

محمد کاظم کاظمی

صحنه‌های پاک‌نشدنی

خداوند از او درگذرد. نام «کریم غول» در اوایل دههٔ هفتاد لرزه بر تن مهاجرین افغانستان در مشهد می‌انداخت، مأمور خشن و بی‌رحم «افغانی‌بگیر». سپس