حسین فخری در سال ۱۳۲۸ در دهکدهی بینیسنگولسوالی «جُغَتو» از توابع ولایت غزنی چشم به جهان گشود. آموزشهای ابتدایی را در مکتب نادریهی کابل گذراند و وارد دانشکدهی پلیس شد و در سال ۱۳۵۲ فارغالتحصیل و سپس در همانجا به تدریس پرداخت. تا سال ۱۳۷۱ معاون دادستان کل کشور و دادستان عمومی نیروهای مسلح افغانستان بود.
بعد از ۱۳۷۲ به خاطر جنگها به پاکستان کوچید و مدتها به عنوان مدیرمسئول نشریهی «تعاون» کار کرد. بعد از تحولات یازده سپتامبر به کابل بازگشت و در همان شغل سابقش رییس حوزهی هفت امنیت کابل مشغول به کار شد. او که از دوران نوجوانی مینوشت، آثارش را از سال ۱۳۵۷ به بعد در مطبوعات به چاپ رساند و به عنوان یکی از نویسندهگان پرکار مطرح گشت.
کتابهای ملاقات در چاه آهو (۱۳۶۴)، اشک کلثوم (۱۳۶۶)، تلاش (۱۳۶۷)، گرگها و دهکده (۱۳۶۸)، مصیبت کلنگان (۱۳۶۹)، همه در کابل و در انتظار ابابیل (۱۳۷۵)، از شکار لحظه ها تا روایت قلم (۱۳۷۷) ، شوکران در ساتگین سرخ (۱۳۷۸) و اهل قصور (۱۳۸۱) و مجموعه نقدهایش بر داستانهای معاصر افغانستان داستانها و دیدگاهها (۱۳۷۴) را با نام مستعار حسین گلکوهی و چاپ دومش را با نام خود در پشاور منتشر کرده است. آخرین مجموعهداستانش با نام خروسان باغ بابر (کابل، ۱۳۸۷) از سوی خانهی ادبیات افغانستان منتشر شده و الفبایی بر لوح این زمانه (کابل، ۱۳۸۹) جدیدترین اثر او است که دربرگیرندهی مقالات، نقدها و یاد یارانش است.