«دخترانِ خاکستر» مجموعه داستان کوتاه مژگان فرامنش، در ۲۲۴ صفحهٔ قطع رقعی، در کاغذ بالک سویدنی از نشانی انجمن ادبی هشتبهشت منتشر شد.
این کتاب که دربردارندهٔ ۱۲ داستان کوتاه با زاویههای دید متفاوت است با تکیه بر گسترهٔ جنایتهای طالبان در دو دور حکومتشان به رشتهٔ تحریر درآمده است.
«دخترانِ خاکستر» به کوشش و ویرایش تهماسبی خراسانی، برگآرایی استاد کاظمی و طرح جلد استاد ژکفر حسینی به چاپ آراسته شده است.
این کتاب به زودی در اروپا از طریق نشر فرم با طراحی وحید عباسی نیز منتشر خواهد شد.
از این عزیزان جهت به بار نشستن این اثر به بهترین شکل آن، سپاسگزاریم.
چند نکته را میتوان در مورد ویژگیهای این مجموعه داستان یادآور شد:
۱. حس و عاطفه: «دخترانِ خاکستر» از حس و عاطفهٔ سرشاری برخوردار است. زیرا این داستانها رنج و اندوه زیسته و تجربهشدهٔ بانوان سرزمینمان در دو دور حکومت سیاه شبباوران است. رنج و اندوهی که با گوشت و پوست و استخوان لمس شده و شاهدش بودهایم و هستیم. همچنان سالها تجربهٔ عاطفی شاعر در حیطهٔ شعر چنان بر جنبهٔ احساسی این داستانها اثرگذار بودهاست که نمیتوان با غم این داستانها گریه نکرد و با شادیهای ولو اندکشان نخندید. درجهٔ همذاتپنداری مخاطب با هر متنی بیش از هر گزینهٔ دیگر با این گزینه رابطهٔ مستقیم دارد. و به حق که «دخترانِ خاکستر» از این زاویه در اوج قرار دارد.
۲. ادبیت کلام: یکی از ویژگیهای مهم یک داستان خوب و اثرگذار توجه به ظرافتهای زبانی و ادبیت کلام است. بسیار اند نویسندگانی که زبان داستانهایشان شلخته، دچار عیبهای فراوان دستوری و ارائهٔشان به گونهٔ گزارشی یا روزنامهایست، در حالیکه از لحاظ سوژه و تکنیک دست بالایی دارند. بدیهی است که کمتوجهی به بُعد زبانی از قدرت اثرگذاری متن میکاهد و مخاطب فهیم و رسیده را راضی نمیکند.
اما در «دخترانِ خاکستر» ظرافتهای زبانی و ادبیت کلام بسیار با دقت و وسواس رعایت شده است، چنانکه هم مخاطب عام را نگهمیدارد و هم برای مخاطب خاص جنبههای هنری و لذتبخش بسیاری دارد. حتی در برخی از داستانها محتوای داستان نیز بر محور ادبیات و هنر میچرخد و دیالوکها نیز بر همین محور است.
۳. زاویهٔ دید: زاویههای دید در داستانهای این مجموعه متفاوت است. چنانکه چهار داستان با زاویهٔ دید اولشخص، دو داستان با زاویهٔ دید دومشخص و شش داستان دیگر با زاویهٔ دید سومشخص کار شده است. البته داستانهایی که زاویههای دید اولشخص و سومشخص را دارند نیز اولشخص و سومشخص دخیل و ناظر در آن در کار است که به زاویههای دید این مجموعه داستان تنوع بیشتری میبخشد.
۴. ساختار: ژانر داستان کوتاه به معنی واقعی و هنری کلمه در ساختار داستانهای «دخترانِ خاکستر» رعایت شده است. استحکام ساختار این داستانها نظر به نظام «شهروض» نیز جنبهٔ دیگر از توانایی و تسلط نویسنده بر ژانر داستان کوتاه را میرساند.
۵. تکنیک: از لحاظ تکنیک داستانهای این مجموعه واقعاً ستودنیست. نویسنده هیچگاه به صورت خطی و قصهوار داستانها را دنبال نکرده است که صرف خوانندگان عادی را که تنها در پی دریافتن ماجراست راضی نگهدارد. بل داستانها معمولاً از وسط یا آخر شروع میشوند و با گریززدنها در خلال داستان زاویههای مبهمِ آن را آهستهآهسته روشن میکند. یعنی نویسنده از لحاظ زمانی در نوسان است، هی میرود و برمیگردد و زمانها را به هم پیوند میزند. به گونهای که هم با ذهن مخاطب بازی میکند، هم از ملالِ ناشی از سیر خطی داستان پیشگیری میکند و هم تا آخر داستان برای خواننده صحنههای غافلگیرکننده و جذابی دارد.
۶. محتوا: از لحاظ محتوا چنانکه در آغاز اشاره شد، جانمایهٔ همهٔ داستانهای این مجموعه یا برگرفته از جنایتهای دو دور حکومت استبدادی طالبان بوده است یا ناشی از تفکّر تهنشینشدهٔ طالبانی در میان مردم. طرز تفکّر و استبدادی که با تکیه بر قرائتهای دینی، بانوان این سرزمین نخستین هدف مشروعشان تلقی میشود.
۷. واژهنامه: یکی دیگر از ویژگیهای مجموعه داستان «دخترانِ خاکستر»، کاربرد واژگان و اصطلاحات بومیِ فراوانیست که برخلاف فارسیِ فانتزیگونه و تحمیلشدهٔ فضای مجازی، از شاخصههای متین و استخوانمندِ نثر سرزمین خورشید برخوردار است و هویت خراسانی (افغانستانی) خودش را به نمایش میگذارد. برخی از این واژگان که تصوّر میشد برای همزبانانمان در کشورهای دیگر قابل درک نباشند در واژهنامهای در آخر کتاب گرد آمده است که مزیتیست بر مزیتهای دیگرِ این کتاب.
تهماسبی خراسانی
۲۴ اسد / مرداد ۱۴۰۳