کو آن صفای دامن بیرنگ خاره ها
كاتش به دامنیم از این باغواره ها
خانهها تلّ خاک و خاکستر، کوچه در کوچه غرق در خون است
زامبیها رسیدهاند به شهر، شهر از پای تا به سر خون است
وطنم دوباره اينک تو و شانه های پامير
بتکان ستاره ها را که سحر شود فراگير
ای ترجمه سورۀ پر معنی والناس
با دست تو تفسیر شده معنی خناس
آنگونه ای که بعد از آتش دود میمیرد
مردی که معشوقش نباشد زود میمیرد
تو اگر رفتی، از این لحظه قسم خواهم خورد
که پس از رفتن تو مهر عدم خواهم خورد
شبی که واکنی آغوش بر من ای تاووس
و مثل غنچه لبت را؛ که هی بگیر و ببوس
تا یافتم خود را کنارت، دیدمت آرام...
لبخند شد سرتاسرت، خندیدمت آرام
کاش خطی شوی از بلخ به مشهد برسی
قبل از آن که به تنم مرگ بیاید برسی
نوجوانم شوخ و سرمست و کمی سر در هوا
روستایی خفته در ذهنم پر از معشوقهها
مرا بگذار با دیوانگی هایم خودم باشم
اگر دردم اگر دلتنگ و تنهایم خودم باشم
ای بردهها! ز خویش بلالی برآورید
از کارگاه روح کمالی برآورید