آخرین اشعار

رقص داس‌ها

عطر اندام تو تا پیچید بین یاس‌ها
شور برپا شد میان قلب بی احساس‌ها

بازوانت قله های سربلند از «کوه نور»
کشف شد در دامن این قله‌ها الماس‌ها

غنچه‌ای از قاصدک‌ها را به گیسو می زنی
گوشواره می شود در گوش تو گیلاس‌ها

تا بگیرم خوشه‌ای از خرمن موی ترا
سمت گندم زار می رقصند فوج داس‌ها

عکس تو، وقتی میان رود جاری می شود
آب خواهد شد دل دیوانه‌ی عکاس‌ها

شناسنامه